تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را|اول از بیگانه باید کرد خالی خانه را}} | {{ب|آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را|اول از بیگانه باید کرد خالی خانه را}} | ||
{{ب|آشناییهای آن بیگانه پرور بین، که من|میخورم در آشنایی حسرت بیگانه را}} | {{ب|آشناییهای آن بیگانه پرور بین، که من|میخورم در آشنایی حسرت بیگانه را}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۲۲
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را) از فروغی بسطامی |
' |
آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را | اول از بیگانه باید کرد خالی خانه را | |
آشناییهای آن بیگانه پرور بین، که من | میخورم در آشنایی حسرت بیگانه را | |
چشم از آن چشم فسونگر بستن از نامردمیست | واعظ کوته نظر کوته کن این افسانه را | |
گر گریزد عاشق از زاهد عجب نبود، که نیست | الفتی با یکدگر دیوانه و فرزانه را | |
کاش میآمد شبی آن شمع در کاشانهام | تا بسوزانم ز غیرت شمع هر کاشانه را | |
نیم جو شادی در آب و دانهی صیاد نیست | شادمان مرغی که گوید ترک آب و دانه را | |
تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس | نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را | |
در اشکم را عجب نبود اگر لعلش خرید | جوهری داند بهای گوهر یکدانه را | |
بس که دارد نسبتی با گردش چشمان دوست | زان فروغی دوست دارد گردش پیمانه را |