تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/قاعدهی قد تو فتنه به پا کردن است»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|قاعدهی قد تو فتنه به پا کردن است|مشغلهی زلف تو بستن و واکردن است}} | {{ب|قاعدهی قد تو فتنه به پا کردن است|مشغلهی زلف تو بستن و واکردن است}} | ||
{{ب|خرمی صحن باغ با تو خرامیدن است|فرخی صبح عید با تو صفا کردن است}} | {{ب|خرمی صحن باغ با تو خرامیدن است|فرخی صبح عید با تو صفا کردن است}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۱
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (قاعدهی قد تو فتنه به پا کردن است) از فروغی بسطامی |
' |
قاعدهی قد تو فتنه به پا کردن است | مشغلهی زلف تو بستن و واکردن است | |
خرمی صحن باغ با تو خرامیدن است | فرخی صبح عید با تو صفا کردن است | |
هر که به ناچار کرد از سر کویت سفر | منزلش اول قدم رو به قفا کردن است | |
چون نکند چشم تو چارهی دلخستگان | زان که قرار طبیب خسته دوا کردن است | |
عشق تو آزاد کرد از همه قیدی مرا | زان که سلوک ملوک، بسته رها کردن است | |
وعدهی قتل مرا هیچ نکردی خلاف | زان که طریق وفا، وعده وفا کردن است | |
شاید اگر چشم تو میکشدم بیخطا | شیوهی ترک ختن عین خطا کردن است | |
بوسه پس از می بده، کام دلم هی بده | زان که شعار لبت کامروا کردن است | |
من به دعا کردهام مدعیان را هلاک | زان که خواص دعا دفع بلا کردن است | |
روشنی چشم من روی نکو دیدن است | مصلحت کار من کار به جا کردن است | |
بندهی تقصیرکار بند خطاکاری است | خواجهی صاحب کرم فکر عطا کردن است | |
وادی بیانتها راه طلب رفتن است | دولت بیمنتها یاد خداکردن است | |
قاصد فرخندهپی از در جانان رسید | جان گرانمایه را وقت فدا کردن است | |
شغل فروغی ز شاه دامن زر بردن است | کار مه از آفتاب کسب ضیا کردن است | |
ناصردین شاه را دان که به هر بامداد | بر گهرش آفتاب گرم دعا کردن است |