تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/کفر زلفش رهزن دین است گویی نیست هست»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|کفر زلفش رهزن دین است گویی نیست هست|کافری سرمایهاش این است گویی نیست هست}} | {{ب|کفر زلفش رهزن دین است گویی نیست هست|کافری سرمایهاش این است گویی نیست هست}} | ||
{{ب|تا چه کرد آن سنبل نورسته در گلزار حسن|کش قدم بر فرق نسرین است گویی نیست هست}} | {{ب|تا چه کرد آن سنبل نورسته در گلزار حسن|کش قدم بر فرق نسرین است گویی نیست هست}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۱
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (کفر زلفش رهزن دین است گویی نیست هست) از فروغی بسطامی |
' |
کفر زلفش رهزن دین است گویی نیست هست | کافری سرمایهاش این است گویی نیست هست | |
تا چه کرد آن سنبل نورسته در گلزار حسن | کش قدم بر فرق نسرین است گویی نیست هست | |
تا هوای عنبرین مویش مرا بر سر فتاد | مو به مویم عنبرآگین است گویی نیست هست | |
شانه تا زد چین زلفش را به همراه صبا | کاروان نافهی چین است گویی نیست هست | |
با صف مژگان به قتل مردم صاحب نظر | چشم مستش مصلحت بین است گویی نیست هست | |
با نظربازی که هرگز ترک مهر او نکرد | ترک چشمش بر سر کین است گویی نیست هست | |
تا ز دستم سر کشید آن گلبن باغ مراد | دیدهام پراشک رنگین است گویی نیست هست | |
وصل جانان قسمت اهل هوس شد ای دریغ | گل نصیب دست گلچین است گویی نیست هست | |
هر کجا کز عشق او عشاق ذکری سر کنند | الحق آنجا جای تحسین است گویی نیست هست | |
از دل خونینم ای زلف مسلسل سرمپیچ | زان که اول نافه خونین است گویی نیست هست | |
گر فروغی گفت من عاشق نیام باور مکن | کوهکن را شور شیرین است گویی نیست هست |