تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/دل به ابروی تو ای تازه جوان باید داد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|دل به ابروی تو ای تازه جوان باید داد|بوسه بر تیغ تو باید زد و جان باید داد}} | {{ب|دل به ابروی تو ای تازه جوان باید داد|بوسه بر تیغ تو باید زد و جان باید داد}} | ||
{{ب|شمهای از خط سبز تو بیان باید کرد|گوشمالی به همه سبزخطان باید داد}} | {{ب|شمهای از خط سبز تو بیان باید کرد|گوشمالی به همه سبزخطان باید داد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۱
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (دل به ابروی تو ای تازه جوان باید داد) از فروغی بسطامی |
' |
دل به ابروی تو ای تازه جوان باید داد | بوسه بر تیغ تو باید زد و جان باید داد | |
شمهای از خط سبز تو بیان باید کرد | گوشمالی به همه سبزخطان باید داد | |
یا نباید خم ابروی تو شمشیر کشد | یا به یاران همه سر خط امان باید داد | |
به هوای دهنت نقد روان باید باخت | در بهای سخنت جان جهان باید داد | |
چشم بیمار تو با زلف پریشان میگفت | که به آشفته دلان تاب و توان باید داد | |
خون مردم همه گر چشم تو ریزد شاید | در کف مرد چرا تیر و کمان باید داد | |
گر نمودم به همه روی تو را معذورم | قبله را بر همهی خلق نشان باید داد | |
به زیان کاری عشاق اگر خرسندی | هر چه دارند سراسر به زیان باید داد | |
پنجه در چنبر آن زلف دوتا باید زد | تکیه بر حلقهی آن مویمیان باید داد | |
همه جا دیده بدان چاه ذقن باید دوخت | همه دم بوسه بر آن کنج دهان باید داد | |
آخر ای ساقی گلچهره فروغی را چند | می ز خون مژه و لعل بتان باید داد |