تفاوت میان نسخههای «حزب رستاخیز ملی ایران»
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:NaserOllahEntezam.jpg|thumb|left|160px|انتطام رییس سنی کنگره نخست]] | [[پرونده:NaserOllahEntezam.jpg|thumb|left|160px|انتطام رییس سنی کنگره نخست]] | ||
[[پرونده:Rastakhiz1stCongress2534m.jpg|thumb|left|160px|نایب رییسان و منشیهای کنگره نخست]] | [[پرونده:Rastakhiz1stCongress2534m.jpg|thumb|left|160px|نایب رییسان و منشیهای کنگره نخست]] | ||
+ | |||
در روز ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی شاهنشاه آریامهر در کنفرانس بزرگ رادیو تلویزیونی با رسانههای همگانی در کاخ نیاوران بنیاد یک جنبش یا حزب سیاسی یگانه را به آگاهی ملت ایران رساندند.<ref>[[کنفرانس بزرگ رادیو تلویزیونی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در بنیاد حزب رستاخیز ملی ایران کاخ نیاوران ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی]]</ref> شاهنشاه آریامهر همه ایرانیانی که به قانون اساسی مشروطه، نظام شاهنشاهی ایران و انقلاب شاه و ملت باور دارند را فراخواندند تا به حزب رستاخیز ملت ایران بپیوندند. | در روز ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی شاهنشاه آریامهر در کنفرانس بزرگ رادیو تلویزیونی با رسانههای همگانی در کاخ نیاوران بنیاد یک جنبش یا حزب سیاسی یگانه را به آگاهی ملت ایران رساندند.<ref>[[کنفرانس بزرگ رادیو تلویزیونی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در بنیاد حزب رستاخیز ملی ایران کاخ نیاوران ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی]]</ref> شاهنشاه آریامهر همه ایرانیانی که به قانون اساسی مشروطه، نظام شاهنشاهی ایران و انقلاب شاه و ملت باور دارند را فراخواندند تا به حزب رستاخیز ملت ایران بپیوندند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
== نخستین کنگره حزب رستاخیز ملت ایران == | == نخستین کنگره حزب رستاخیز ملت ایران == | ||
− | + | [[پرونده:HezbRastakhiz18Tir1354.jpg|thumb|left|180px|]] | |
ساعت ۹ بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی با بودن بیش از ۵۰۰۰ تن نمایندگان مردم از سراسر کشور کنگره حزب رستاخیز گشایش یافت. در این کنگره نصراله انتظام به سمت رییس ، محمود فرخ و دکتر ناصر لاهوتی نایب رییسان و منیژه پناهیان و ناصر سلامی منشی کنگره برگزیده شدند. | ساعت ۹ بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی با بودن بیش از ۵۰۰۰ تن نمایندگان مردم از سراسر کشور کنگره حزب رستاخیز گشایش یافت. در این کنگره نصراله انتظام به سمت رییس ، محمود فرخ و دکتر ناصر لاهوتی نایب رییسان و منیژه پناهیان و ناصر سلامی منشی کنگره برگزیده شدند. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
[[رده:حزب رستاخیز ملی ایران]] | [[رده:حزب رستاخیز ملی ایران]] | ||
+ | [[رده:سال ۱۳۵۳]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۷
قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر | درگاه انقلاب شاه و مردم |
در روز ۱۱ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی شاهنشاه آریامهر در کنفرانس بزرگ رادیو تلویزیونی با رسانههای همگانی در کاخ نیاوران بنیاد یک جنبش یا حزب سیاسی یگانه را به آگاهی ملت ایران رساندند.[۱] شاهنشاه آریامهر همه ایرانیانی که به قانون اساسی مشروطه، نظام شاهنشاهی ایران و انقلاب شاه و ملت باور دارند را فراخواندند تا به حزب رستاخیز ملت ایران بپیوندند.
- ما باید صفوف ایرانیان را به خوبی روشن و تمیز از هم جدا بکنیم: کسانی که به قانون اساسی و نظام شاهنشاهی و انقلاب ششم بهمن عقیده دارند، و کسانی که ندارند.
- به آنهایی که دارند، من امروز این پیشنهاد را میکنم که برای اینکه رودربایستی در بین نباشد، یک کسی از قیافه یک نفر خوشش میآید، یکی کسی خوشش نمیآید، برای اینکه هیچ کدام از اینها نباشد، ما امروز یک تشکیلات جدید سیاسی را پایهگذاری میکنیم و اسمش را هم بد نیست بگذاریم، یا "رستاخیز ایران"، یا "رستاخیز ملی". ببینید که یک چنین سابقهای بوده یا نبوده، اگر یکی از این اسمها بدون سابقه بوده، انتخابش میکنیم. رستاخیز ایران در مرحله اول، چون هم رستاخیز و هم ایران، اسم فارسی است. رستاخیز ملی در مرحله دوم، به شرط اینکه اشکالات حقوقی یا قانونی راجع به کلمه رستاخیز ایران باشد.
- و برای اینکه وقت را هم تلف نکنیم و هیچ کدام از اساس فعلی ما حتی برای یک ثانیه، یک ساعت، متزلزل نشود، اینجا میگویم امیرعباس هویدا، نخست وزیر به جای خودش، ولی او را ما فعلاً لااقل برای دو سال به دبیر کلی این تشکیلات جدید پیشنهاد میکنیم، شاید باز برای دو سال اول رئیس هیأت اجرایی این دستگاه و رئیس دفتر سیاسی را هم پیشنهاد بکنیم و این پیشنهادات را هر چه زودتر در یک اجتماعی که هر حزب سیاسی ایران که مایل باشد وارد این تشکیلات جدید بشود و دستجات دیگر که الحاق خودشان را به این تشکیلات جدید اظهار بدارند، در یک مجمع عمومی که لازم هم نیست خیلی مفصل باشد، ولی یک نمایندهای از هر کدام، لااقل یک یا چندین نماینده تامالاختیار از این دستجات باشند، این را به تصویب خودشان برسانند. پس فکر من این است که هر ایرانی که صف خودش را مشخص کرده و به این دسته اول و گروه اول تعلق دارد، یعنی به قانون اساسی، نظام شاهنشاهی و به انقلاب ششم بهمن، حتماً وارد این تشکیلات سیاسی بشود. از زارع ایرانی، دیگر صحبت اینکه این دسته برود زارع را به سوی خود بکشد، آن دسته برود بکشد، در بین نخواهدبود، همه یکسان خواهندبود، همه یک تشکیلات خواهندداشت. در داخل این تشکیلات بزرگ، اختلافات سلیقه بر اساس آن سه اصل کلی کاملاً مجاز است. ما میبینیم احزاب بزرگ دنیا به کلی یک کلمه و یک زبان نیستند، در داخل یک حزبی جناحهای مختلف هست، بعضی اوقات این جناح پیش میرود، بعضی اوقات آن جناح پیش میرود. پس در داخل این تشکیلات بزرگ سیاسی مسلماً بعد از دو سال، بعد از چهار سال، افرادی که بیشتر با هم همسلیقه باشند، در جناحهای مختلف این تشکیلات سیاسی همدیگر را پیدا خواهندکرد و آنهایی که کمکم بعد از چهار سال که ما تشخیص خواهیمداد در داخل این تشکیلات بیشتر اکثریت داشتند یا بیشتر نزدیک بودند به مصالح مملکت، ما میتوانیم برای امتحان از آنها بخواهیم که در واقع مسئولیت اداری مملکت را به دست بگیرند، بدون اینکه تشکیلات سیاسی مملکت به هم بخورد.
- این چیزی که الان در احزاب سیاسی فعلی قانونی مملکت که ما میخواستیم اینها مواظب همدیگر باشند و با انتقادات صحیح دستگاههای دولتی و مملکتی را هدایت بکنند در داخل خود تشکیلات خواهیمداشت. ولی همه در تحت یک پرچم، در تحت یک فلسفه و با یک تشکیلات بسیار منظم باید منافع این مملکت را در حال و در آینده حفظ بکنید. فرد فناپذیر است و من هم یک فردی هستم. الان که با شما صحبت میکنم به طور طبیعی هیچ دلیل ندارد که من فردا اینجا نباشم. ولی هیچ وقت، هیچ چیزی معلوم نیست، چون عمر انسان به دست خداوند است. ما باید پیشبینی همه کار را بکنیم.
- کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود و معتقد و مؤمن به این سه اصلی که من گفتم نباشد، دو راه برایش وجود دارد: یا یک فردی است متعلق به یک تشکیلات غیر قانونی، یعنی به اصطلاح خودمان "تودهای". یعنی باز به اصطلاح خودمان و با قدرت اثبات: بیوطن. او جایش یا در زندان ایران است، یا اگر بخواهد فردا با کمال میل بدون اخذ حق عوارض، گذرنامه در دستش میگذاریم و به هر جایی که دلش میخواهد، برود. چون ایرانی که نیست، وطن که ندارد و عملیاتش هم که قانونی نیست، غیر قانونی است و قانون هم مجازاتش را معین کردهاست.
امیرعباس هویدا نخست وزیر در کنار پست نخست وزیری خود به دبیرکلی حزب رستاخیز ملت ایران برگزیده شد. بکاربردن واژه « حزب » در اینجا گمراه کننده بود زیرا که پیشنهاد شاهنشاه آریامهر یک جنبش بود و نه ایجاد یک حزب. بدین روی از میان مردم ایران پیشنهاد شد که به جای واژه « حزب » واژه « سپاه » بکاربرده شود تا این دگرگونی پایهای و جنبش ملی « سپاه رستاخیز ملی ایران » نامیده شود و نه حزب رستاخیز ملی ایران تا در زنجیر حزب به چمی که غربیان بکار میبرند نیافتد. شوربختانه، این پیشنهاد در کنگره پذیرفته نشد.
تا بنیاد حزب رستاخیز ایران دو حزب وزین در سیاست ایران داشتند. حزب مردم که از سوی اسداله علم وزیر کشور در ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۶ بنیاد نهاده شد و خود وی رهبری حزب مردم را به گردن گرفت. دیگری حزب ایران نوین در روز ۲۴ آذر ماه ۱۳۴۲ خورشیدی با چاپ جارنامهای از سوی هیات بنیانگذار این حزب به آگاهی ملت ایران رسید و حسنعلی منصور نخست وزیر به دبیرکلی و امیرعباس هویدا قائم مقامی حزب برگزیده شدند. حسنعلی منصور نخست وزیر پیاده کردن منشور انقلاب شاه و مردم را برنامه دولت خود قرارداد. در بامداد ۱ بهمن ماه ۱۳۴۳ جلوی در بزرگ مجلس شورای ملی بهارستان به حسنعلی منصور سه گلوله از سوی محمد بخارایی و قاتل دیگری از هموندان فداییان اسلام شلیک شد. حسنعلی منصور در روز ۶ بهمن ماه ۱۳۴۳ در بیمارستان پارس پس از ۱۳۲ ساعت مبارزه با مرگ در راه خدمت به ایران درگذشت. پس از درگذشت منصور، امیرعباس هویدا وزیر دارایی به نخست وزیری برگزیده شد و عطااله خسروانی به دبیرکلی حزب ایران نوین رسید. خسروانی پس از سه سال در امرداد ماه ۱۳۴۷ کناره گرفت و منوچهر کلالی به جانشینی وی برگزیده شد. در کنگره سوم امیرعباس هویدا نخست وزیر دبیرکل حزب ایران نوین شد. با رهبری امیرعباس هویدا حزب ایران نوین در انتخابات مجلس شورای ملی برنده شد و توانست که در پیشنهاد نخست وزیر به پیشگاه شاهنشاه، اکثریت آرا را از آن خود کند. بدین سان امیرعباس هویدا بیش از پانزده سال نخست وزیر ایران ماند.
زمانی که حزب مردم بنیاد نهاده شد، پندار این بود که همانند دموکراسی در کشورهای غربی اکثریت و اقلیت بوجود آید و با انتخابات حزب مردم نیز زمانی اکثریت رای را بیاورد و نخست وزیر از میان حزب مردم برگزیده شود. ولی از آنجا که پیوسته حزب ایران نوین در انتخابات برنده میشد، روشن شد که این گونه سیستم حزبی در ایران کارا نیست و جا به جایی قدرت میان حزبهای انجام نمیشود. بدین روی، شاهنشاه آریامهر به همراه بلندپایگان کشور اندیشیدند که چگونه میتوان سیستم سیاسی ایران را دگرگون سازند تا همه مردم ایرانیان بیش از پیش در سیستم سیاسی کشور سهیم شوند. شاهنشاه آریامهر فرمودند:
- عدهای وطن پرست و لایق به عذر اینکه در حزب مخالف هستند نباید از مشارکت در تصدی مقامات مملکتی و سیاسی محروم بمانند. وانگهی از طرفی مخالفتها و انتقادها هم نباید طوری باشد که سرعت پیشرفت را کُند نماید. پس بهتر است همه در یک اجتماع سیاسی به صورت رستاخیز ملی ایران یا مشابه آن گرد آیند و تشکیلات واحدی به نام حزب یا جنبش یا هر اسم دیگر بوجود آوردند. این جمعیت بزرگ سیاسی که فراگیر خواهد بود و همه ملت را دربرخواهدگرفت، میتواند جناحهایی داشته باشد که در داخل حزب انتقاد لازم را بکنند و نظرات خود را بگویند ولی این انتقادها نباید مانع پیشرفت مملکت، بلکه باید موجب روشن شدن مسایل و سرعت بخشیدن برای رسیدن به هدف گردد.
رستاخیز ملت ایران تشکیلات سیاسی یگانه ایران بود که با تایید ملت ایران پای گرفت. حزب رستاخیز ملت ایران همانندی به حزبهای دیگر کشورها نداشت بلکه در جهان سیاست یک نوآوری بود. حزب رستاخیز برای پذیراندن یک آرمان سیاسی و یا نظام عقیدتی بوجود نیامده بود. آرمان رستاخیز ملت ایران فراهم ساختن حکومت اقلیت بر اکثریت نبود. آرمان رستاخیز ملت ایران به حکومت رساندن یک گروه نبود بلکه رستاخیز ملت ایران برآن بود و میبایستی که با الهام از قانون اساسی ایران و فلسفه آزادمنش انقلاب شاه و ملت، زمینه برخورد سالم دیدگاهها و باورها و آرا و رشد و نمو شخصیتها و پرورش تواناییها و شایستگی را فراهم آورد. چم برپا ساختن جناحها جز این نبود میبایست زمینه درخشان شدن پسند و اندیشه و آرای گوناگون را فراهم سازد و جورواجوری باورهای سیاسی را که در قانونهای کشوری تضمین شده بود نگاهبانی و یگانگی ملی را برآورده نماید.
امیرعباس هویدا در روز ۱۲ اسفند ماه ۲۵۳۳ شاهنشاهی از حزبهای ایران نوین، مردم، ایرانیان و پان ایرانیستها خواست که هر یک دو نماینده برگزینند تا برای گزینش یک هیات موسس برای حزب رستاخیز ملت ایران همکاری نمایند. در هیات موسس افزون بر نمایندگان حزبهای چهارگانه از مردم و سازمانها، انجمنها و جامعههایی که تاکنون هموند هیچ حزبی نبودند فراخوانده شدند. در گام نخست دکتر جواد سعید از حزب ایران نوین، دکتر محمدرضا عاملی، دکتر تجدد و دکتر محمد حسین موسوی از حزب مردم قائم مقامان چهار حزب برای همکاری با هویدا برای سازماندهی حزب رستاخیز فراخوانده شدند. هم چنین بیش از بیست و پنج تن چون فرهاد نیکخواه، داریوش همایون، جمشید آموزگار، هوشنگ انصاری، دکتر احمد قریشی، دکتر مصطفی الموتی، منوچهر آزمون، مهناز افخمی، منوچهر گنجی و دکتر انوشیروان افراسیابی برای رایزنی حزبی فراخوانده شدند. با این گروه بیست و پنج تنی، دو کمیسیون یکی برای نوشتن اساسنامه و دیگری برای نوشتن مرامنامه تشکیل شد که چهار قائم مقامان به گزینش خویش در آن شرکت میجستند. از آنجا که در پیش نویس اساسنامه پیش بینی شده بود که شماری از سراسر کشور برای مجلس موسسان فراخوانده شوند، نخستین مجلس موسسان با بودن دو هزار تن از چهارگوشه کشور در تهران برگزار شد و در نشستهای این مجلس اساسنامه تصویب شد و سپس هیات اجرایی موقت در دستور کار قرارگرفت. سرانجام هیات اجرایی موقت به مجلس موسسان شناسانده شد و از سوی مجلس موسسان تصویب شد. آنگاه هیات اجرایی هموندان دفتر سیاسی را برگزید.
حزب رستاخیز حوزههای حزب را « کانون » نامید و شمار هموندان هر کانون را دویست تن پیش بینی کرد. شمار کانونهای در زمان دبیرکلی امیرعباس هویدا به هفتاد و پنج هزار رسید. حزب رستاخیز ملت ایران در آغاز دارای دو جناح « جناح سازنده » به رهبری هوشنگ انصاری وزیر دارایی و « جناح پیشرو » به رهبری جمشید آموزگار وزیر کشور بود. با گذشت زمان و گروه بندیها جناح سومی به نام « جناح شاهراه » تشکیل شد. راه برای تشکیل جناحهای نوین همواره باز بود.
از خویش کاریهای (وظایف) هیات موسس نوشتن اساسنامه [۲]، مرامنامه [۳]، آماده سازی نخستین کنگره، فراهم ساختن جا برای حزب و امور اداری و سازمان اداری حزب بود. هویدا از همه حزبها به ویژه از حزب ایران نوین درخواست کرد که دفترهای خود در تهران و شهرستانها را به حزب رستاخیز ملت ایران واگذار کنند. حزب مردم بی درنگ پس از مصاحبه شاهنشاه در نشستی پیوستن به تشکیلات رستاخیز ملی را تایید کرد و به همه سازمانها و هموندان حزب مردم در سراسر کشور بایستن پیوستن به حزب رستاخیز را سپارش نمود. کمیته مرکزی حزب مردم، محمد فضائلی را برای انجام این جا به جایی برگزید. حزب ایرانیان نیز پیوستن به حزب رستاخیز را بررسی نمود و پذیرفت.
کنگره حزب رستاخیر ایران در اردیبهشت ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی در تهران برگزار شد. سازمان حزب رستاخیز ملت ایران دارای کنگره، شورای مرکزی، هیات اجرایی، دفتر سیاسی، دبیرکل میبود.
نخستین کنگره حزب رستاخیز ملت ایران
ساعت ۹ بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی با بودن بیش از ۵۰۰۰ تن نمایندگان مردم از سراسر کشور کنگره حزب رستاخیز گشایش یافت. در این کنگره نصراله انتظام به سمت رییس ، محمود فرخ و دکتر ناصر لاهوتی نایب رییسان و منیژه پناهیان و ناصر سلامی منشی کنگره برگزیده شدند.
امیرعباس هویدا نخست وزیر و دبیر کل حزب بر پایه پیشنهاد نمایندگان کنگره از عیسی صدیق درخواست کرد که کرسی ریاست سنی را بپذیرد. آنگاه عیسی صدیق در میان کف زدنهای نمایندگان پشت تریبون رفت و چنین گفت:
- به نام نامی اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر افتخار دارم این کنگره نمایندگان موسس رستاخیز ملی ایران را افتتاح کنم. در اثر رهبری شاهنشاه بزرگ ما که همواره با تدبیر و خردمندی و دوراندیشی و شکیبایی توام بوده و در نتیجه پیوند مقدسی که میان سلطنت و ملت از آغاز تاریخ وجود داشته و مقام والای شاه در قلوب مردم این مملکت ما در عصر حاضر ترقیات فوق العاده سریع در تمام رشتهها کرده و به طرف آرمانهای ملی گامهای بلند برداشته و هم اکنون در حال دگرگونی شگرفی است.
- برای بنده که پنجاه و هفت سال از خدمت را پشت سر نهاده و بسیاری از روزهای تیره و تار را در این مملکت شاهد بودهام رستاخیز ملی و درک این لحظات و کامیابیهای کنونی معنی خاص دارد. برای من که به چشم خود ناظر تجاوزها و حتی حق قضاوت کنسولی بیگانه در ایران بوده و با با چشم خود مثلا به هنگام مسافرت به اروپا برای تحصیل در شصت و چهار سال پیش دیدهام که سپاهیان بیگانه در آن سوی پل کرج از من برای عبور گذرنامه میخواستند رسیدن به دوره رستاخیز ملی با درک دیگری همراه است. ... بنابراین موقع آن رسیده که جمیع افراد ملت برپاخیزند و زیر درفش پرافتخار ایران هر چه زودتر خود را به تمدن بزرگ نایل سازند.
- شاهنشاه آریامهر در مقام رهبر بزرگ انقلاب در ۱۱ اسفند ماه گذشته تصمیم بسیار مهمی اتخاذ و اعلام فرمودند دایر بر اینکه همه افراد ملت دست به دست هم داده از تشتت و مبارزات حزبی دوری جویند و به نام رستاخیز ملی با یگانگی و وحدت نظر راه عظمت و تعالی را پویند. شاهنشاه دبیرکلی رستاخیز را به عهده آقای نخست وزیر واگذار فرمودند و به دستور ایشان مرامنامه و اساسنامه تهیه و مورد شور عدهای قرارگرفت و پس از اصلاح چاپ و توزیع شد و در اجتماعات مختلف مملکت مطرح گردید و در معرض قضاوت آنها واقع و نظریهها ابراز شد. از اجتماعات مختلف نمایندگان حاضر برای تشکیل این کنگره معین گردیدند تا مرامنانه و اساسنامه و پیشنهادهای واصل را مورد رسیدگی قراردهند و با رعایت رشد فکری مردم و جلب اعتماد عامه تصمیم نهایی اتخاذ فرمایند....
- هر تصمیمی که مجمع اتخاذ فرماید در سرنوشت مملکت موثر است لازم می داند تذکر دهد که نمیتوان پایه ریزی ارکان ملیت را با الگو گرفتن از دیگران تقلید کرد و در این مورد آرمانها و افکار و آرای دیگران برای ما مناسب نیست. ما باید همانطور که در بسیاری از امور مانند پایه گذاری سپاهیان انقلاب راهی نو و منطبق با خصایص ملی انتخاب کردهایم در راه تحقق وحدت ملی و پایه گذاری تشکیلات جدید مقید به الگوگیری از سایرین نباشیم بلکه باید با الهام گرفتن از نیات عالیه رهبر خود راهی را برگزینیم که ایرانی و ملی باشد.
- برای اداره جلسات مجمع و ادامه بحث و گفت و شنود به پیشنهاد هیات برگزارکننده این برنامه و نمایندگان منتخب استانها آقای نصراله انتظام را که سوابقی درخشان در خدمات به کشور دارند به عنوان رییس مجمع پیشنها میکنم.
پس از گزینش نصراله انتظام به سمت رییس مجمع ، محمود فرخ و دکتر ناصر لاهوتی نایب رییسان و منیژه پناهیان و ناصر سلامی منشی کنگره، شهردار تهران از سوی مردم پایتخت برگزاری کنگره نمایندگان موسس حزب رستاخیز ملت ایران را به ملت شریف ایران تهنیت گفت. آنگاه امیرعباس هویدا دبیرکل رستاخیز ملی ایران در میان کف زدنهای پیوسته باشندگان گفت:
- من برای این از این تریبون سخن میگویم که به شما بگویم در نزدیک به دو ماهی که از اعلام پیشنهاد شاهنشاه برای تشکیل حزب رستاخیز ملی ایران میگذرد، چه شده است. آنچه شده است، همانطور که می دانید در چارچوب بحث و گفت و گو و تلاش و تکاپوی آزاد و گسترده بوده است. هیچ سخنی پشت درهای بسته گفته نشد و هیچ تصمیمی پشت درهای بسته گرفته نشد که بلافاصله آشکار نشود و به بحث عمومی گذارده نشود. برای ایجاد رستاخیز ملی ایران، هیچ روشی جز این پذیرفتنی نبود. رستاخیز ملی ایران سازمان یا حزبی نیست که به وسیله گروه معدود بوجود آید و سپس به مردم عرضه شود. رستاخیز تجلی تازهای از پیوند شاه و ملت است - پیوندی مستقیم و ناگسستنی که در گذشته ضامن پیروزیهای ملت ایران بوده و در آینده نیز خواهد بود.
- بحث و گفتگوی آزادی که این کنگره یکی از فوری ترین نتایج آن است باید شیوه کار کنگره بزرگ ما نیز باشد. در اینجا، فرد فرد شما به عنوان نمایندگان میلیونها ایرانی، مسئولیت و حق دارید که آنچه را دانش، آگاهی، وجدان و ایمانتان به نظام شاهنشاهی، قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت برای ایجاد حزب رستاخیز ملی ایران شایسته می دانید به میان آورید. از این روی، من اینجا نیامدهام که به شما بگویم چه باید کرد. تنها باید بگویم که میبایست صمیمی و قاطع باشیم. هر آنچه را کوچک ترین خدشهای به سه اصل مقدس رستاخیز واردکند با صراحت رد کنیم اما در برابر همه نظرات و پیشنهادهایی که با ایمان به این سه اصل و به منظور تقویت رستاخیز ملی عرضه میشود، دلهای باز و گوشهای شنوا داشته باشیم.
- رستاخیز برای این بوجود نمیآید که همه، در همه زمینهها و در مورد همه مسایل و برای همیشه یک جور و یک سان بیاندیشیم. رستاخیز میبایست سرآغازی برای شکل گرفتن و نمود اندیشههای گوناگون در چارچوب سه اصل باشد. رستاخیز خواستار یگانگی بدون یکنواختی است، خواستار یک دلی واقعی است نه یک رنگی مصلحتی. پس، این گوی و این میدان. بگذارید تجربه بزرگ ما در ایجاد یک بنیاد سیاسی بی نظیر در تاریخ تشکیلات سیاسی جهان از آغاز در مسیری درست قرارگیرد. رستاخیز نه نماینده بریدن از گذشته است نه نشانه ادامه گذشته. هنگامی که به دوازده سالی که از آغاز انقلاب شاه و ملت گذشته است مینگریم درمییابیم که در این سالها ملت ایران به رهبری شاهنشاه بزرگ خود پیروزیهایی به دست آورده است که در تاریخ کهن ما بی سابقه است.
- ایران خموده، فرسوده و از نفس افتاده دیروز به صورت ایران پرنشاط، نیرومند و تازه نفس امروز درآمده است. ایران را به جویباری ابدی تشبیه کردهاند که گاه در زمین فرو میرود. چنانکه گفتی دیگر هرگز آشکار نخواهد شد. اما این جویبار جاودان همواره تاریخ را دچار شگفتی کرده است. شگفتی به خاطر قابلیت بقای بی نظیرش و شکوفایی مکرر در مکررش. این جویبار جاودان امروز رودخانهای است پرشکوه و پرتوان. همین تحرک و تکاپوی انقلاب ایران است که تشکیل رستاخیز ملی را ملزم کرد. نفس انقلاب به خمودگی و توقف مغایرت دارد. انقلاب دچار ایستایی میشود در نقطه پایان جای میگیرد و در آن نقطه که ما چنان که در بسیار کشورها دیدهایم به صورت ضدانقلاب در میآید.
- میخواهم پرسشهایی را با شما در میان بگذارم که بی شک پاسخ آن را همه می دانید، چرا انقلاب ایران توانست در مسیری هموار از یک اوج به اوجی تازه برسد؟ چرا دشمنان انقلاب ما پیش از آنکه بتوانند به دستآوردهای این انقلاب لطمه بزنند تار و مار شدند؟ فئودالیسم چگونه ریشه کن شد؟ ایران چگونه حاکمیت خود را بر نفت مستقر کرد؟ سیاست مستقل ملی ایران چگونه شکل گرفت و به صورت عاملی تعیین کننده در صحنه بین المللی درآمد؟ پاسخ این پرسشها در فرماندهی شاهنشاه و یگانگی شاه و ملت نهفته است. راز پیروزیهای ایران را باید در این فرماندهی و در یگانگی جست و جو کرد. رستاخیز به صورت تاکیدی تازه از این فرماندهی و از این یگانگی جلوه میکند. در سالهای پس از آغاز انقلاب شاه و ملت هیچ عاملی و عنصری نتوانست در میان ما تفرقه افکند. نیرومندی ایران در یگانگی و یکپارچگی آن بود. رستاخیز زمینه است تازه تر و کامل تر برای بهره گیی بیشتر و بهتر ار این منبع لایزال نیروی ملی به منظور پیشرفت سریعتر ایران در رفاه، سربلندی و توسعه اقتصادی.
- هم میهنان عزیز هر انقلاب اصیل در حالی که نیازهایی را بر میآورد، نیازهای تازهای نیز بوجود میآورد. این از آن روست که هر انقلاب اصیل و پیشرو، آفریننده و سازنده امکانات اجتماعی تازهای است که در چارچوب آن نیروها، خواستها و اندیشههای تازه بوجود میآید و شکل میگیرد. انقلاب ایران چنین انقلابی است. دستاوردهای انقلاب شاه و ملت شکل گرفتن نیروها، خواستها و آرمانها و اندیشههای تازه را به همراه داشته است. در صف مقدم این نیروها کارگران، کشاورزان آزاد شده گردانندگان چرخهای صنایع و اقتصاد ایران در همه سطوح و توده فرهنگیان سازندگان ایران فردا و پاسداران ایران امروز جای دارند. در میان خواستها، آرمانها و اندیشههای نو، اصل مشارکت در مرتبه نخست جای میگیرد. از این روست که میتوان گفت مشارکت مضمون اصلی زندگی سیاسی و اجتماعی ایران در راه رسیدن به تمدن بزرگ خواهد بود. در زمینه اقتصادی، مشارکت به صورت سهیم شدن توده مردم در سرمایه بنگاههای بزرگ دولتی و خصوصی شکل میگیرد. در زمینه سیاسی ایجاد رستاخیز ملی ایران پیشرفت به سوی مشارکت هر چه بیشتر مردم را تضمین میکند. آنچه شما در جلسات امروز و فردای خود انجام خواهید داد تاثیری عمیق بر سیمای سیاسی ایران آینده خواهد داشت. مسئولیت تاریخی خود را در برابر شاهنشاه و ملت همواره در نظر داشته باشید. از شما میخواهم که در دفاع از نظام شاهنشاهی این کانون یگانگی ملی - قانون اساسی دستاورد انقلاب مشروطیت ایران - انقلاب شاه و ملت - منشور بزرگ میهن ما برای ایرانی زنده و پوینده سرسخت تر و مصمم تر از همیشه باشید.
پس از سخنان امیرعباس هویدا دبیرکل، تلگراف به پیشگاه همایونی خوانده شد. آنگاه هموندان دو کمیسیون برای بررسی نهایی مرامنامه و اساسنامه به دو اتاق جداگانه رفتند. همزمان با برگزاری نشست این دو کمیسیون گفتگوی آزاد با سخنان گرگانی نماینده فرهنگیان آغاز گردید. این گفتمانها تا نیمروز به درازا کشید. پس از خوردن ناهار چند ساعت گفتگوها دنبال گرفته شد.
نیز نگاه کنید به
- قانون اجازه عضویت دارندگان پایه قضایی در حزب رستاخیز ملت ایران
- قانون اجازه عضویت کارکنان غیرنظامی نیروهای مسلح شاهنشاهی در حزب رستاخیز ملت ایران
بنمایهها
0406S12