تفاوت میان نسخههای «نظامی (مخزن الاسرار)/دادگری دید برای صواب»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|دادگری دید برای صواب|صورت بیدادگری را به خواب}} | {{ب|دادگری دید برای صواب|صورت بیدادگری را به خواب}} | ||
{{ب|گفت خدا با تو ظالم چه کرد|در شبت از روز مظالم چه کرد}} | {{ب|گفت خدا با تو ظالم چه کرد|در شبت از روز مظالم چه کرد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۱
' | نظامی (مخزن الاسرار) (دادگری دید برای صواب) از نظامی |
' |
دادگری دید برای صواب | صورت بیدادگری را به خواب | |
گفت خدا با تو ظالم چه کرد | در شبت از روز مظالم چه کرد | |
گفت چو بر من به سر آمد حیات | در نگریدم به همه کاینات | |
تا به من امید هدایت کراست | یا به خدا چشم عنایت کراست | |
در دل کس شفقتی از من نبود | هیچکسی را به کرم ظن نبود | |
لرزه درافتاد به من بر چو بید | روی خجل گشته و دل ناامید | |
طرح به غرقاب درانداختم | تکیه به آمرزش حق ساختم | |
کی من مسکین به تو در شرمسار | از خجلان درگذر و درگذار | |
گرچه ز فرمان تو بگذشتهام | رد مکنم کز همه رد گشتهام | |
یا ادب من به شراری بکن | یا به خلاف همه کاری بکن | |
چون خجلم دید ز یاری رسان | یاری من کرد کس بیکسان | |
فیض کرم را سخنم درگرفت | یار من افکند و مرا برگرفت | |
هر نفسی کان به ندامت بود | شحنه غوغای قیامت بود | |
جمله نفسهای تو ای باد سنج | کیل زیانست و ترازوی رنج | |
کیل زیان سال و مهت بوده گیر | این مه و این سال بپیموده گیر | |
مانده ترازوی تو بی سنگ و در | کیل تهی گشته و پیمانه پر | |
سنگ زمی سنگ ترازو مکن | مهره گل مهره بازو مکن | |
یکدرمست آنچه بدو بندهای | یک نفست آنچه بدو زندهای | |
هر چه در این پرده ستانی بده | خود مستان تا بتوانی بده | |
تا بود آنروز که باشد بهی | گردنت آزاد و دهانت تهی | |
وام یتیمان نبود دامنت | بارکش پیرهزنان گردنت | |
باز هل این فرش کهن پوده را | طرح کن این دامن آلوده را | |
یا چو غریبان پی ره توشه گیر | یا چو نظامی ز جهان گوشه گیر |