تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی|دست بر در نه درآ در خانه خویش آمدی}} | {{ب|ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی|دست بر در نه درآ در خانه خویش آمدی}} | ||
{{ب|نیست بر هستی شکستی گرد چون انگیختی|چون تو پس کردی جهان چونی چو واپیش آمدی}} | {{ب|نیست بر هستی شکستی گرد چون انگیختی|چون تو پس کردی جهان چونی چو واپیش آمدی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۴
' | دیوان شمس (غزلیات) (ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی) از مولوی |
' |
ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی | دست بر در نه درآ در خانه خویش آمدی | |
نیست بر هستی شکستی گرد چون انگیختی | چون تو پس کردی جهان چونی چو واپیش آمدی | |
در دو عالم قاعده نیش است وآنگه ذوق نوش | تو ورای هر دو عالم نوش بینیش آمدی | |
خویش را ذوقی بود بیگانه را ذوق نوی | هم قدیمی هم نوی بیگانه و خویش آمدی | |
بر دل و جان قلندر ریش و مرهم هر دو تو | فقر را ای نور مطلق مرهم و ریش آمدی | |
کیش هفتاد و دو ملت جمله قربان تواند | تا تو شاهنشاه باقربان و باکیش آمدی | |
ای که بر خوان فلک با ماه همکاسه شدی | ماه را یک لقمه کردی کفتابیش آمدی | |
عقل و حس مهتاب را کی گز تواند کرد لیک | داندی خورشید بیگز کز مهان بیش آمدی | |
عشق شمس الدین تبریزی که عید اکبر است | کی تو را قربان کند چون لاغری میش آمدی |