تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد|از یک نگهش دل به بلایی سیه افتاد}} | {{ب|تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد|از یک نگهش دل به بلایی سیه افتاد}} | ||
{{ب|من بندهی آن خواجه که با مژدهی عفوش|هر بنده که بر خواست به فکر گنه افتاد}} | {{ب|من بندهی آن خواجه که با مژدهی عفوش|هر بنده که بر خواست به فکر گنه افتاد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۱
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد) از فروغی بسطامی |
' |
تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد | از یک نگهش دل به بلایی سیه افتاد | |
من بندهی آن خواجه که با مژدهی عفوش | هر بنده که بر خواست به فکر گنه افتاد | |
گردید امید دلم از ذوق فراموش | هرگه که مرا دیده به امیدگه افتاد | |
صد بار دل افتاد در آن چاه زنخدان | یک بار اگر یوسف کنعان به چه افتاد | |
از دست جفای تو شکایت نتوان کرد | مسکین چه کند کار چو با پادشه افتاد | |
دل از صف مژگان تو بیرون نبرد جان | مانند شکاری که بر جرگ سپه افتاد | |
در مرحلهی عشق تو ای سرو قباپوش | چندان بدویدیم که از سر کله افتاد | |
ز امید نگاهی که به حالش نفکندی | دردا که مریض تو به حال تبه افتاد | |
آنجا که فروغ مه من یافت فروغی | خورشید فروغی است که بر خاک ره افتاد |