تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد|راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد}} | {{ب|نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد|راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد}} | ||
{{ب|دانههای خال او دام راه آدم گشت|حلقههای موی او مار حلق شیطان شد}} | {{ب|دانههای خال او دام راه آدم گشت|حلقههای موی او مار حلق شیطان شد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۱
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد) از فروغی بسطامی |
' |
نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد | راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد | |
دانههای خال او دام راه آدم گشت | حلقههای موی او مار حلق شیطان شد | |
از سیاهی بختم زلف یار در هم گشت | وز تباهی حالم چشم دوست حیران شد | |
تا به پای او دادم نقد جان به آسانی | مطلبم به دست آمد سخت کار آسان شد | |
مطربی به مستی کرد ذکر چشم و زلف او | حال ما دگرگون گشت جمع ما پریشان شد | |
خسروی به شیرینی تلخ کرد کامم را | کز لب شکرخندش نرخ شکر ارزان شد | |
تا به خون خود خفتن زخمم از تو مرهم یافت | تا به درد دل مردم، دردم از تو درمان شد | |
تا ز مشرق خوبی طلعت تو طالع گشت | مشتری به خاک افتاد آفتاب پنهان شد | |
در غلامیات ما را فر سلطنت دادند | خادم تو خسرو گشت بنده تو سلطان شد | |
تا به شانه افشاندی زلف عنبرافشان را | خاک عنبرآگین گشت باد عنبر افشان شد | |
ساقی از می باقی جرعهای به خاک افشاند | در قلمرو ظلمت نامش آب حیوان شد | |
زاری من آوردش بر سر دلآزاری | تا نیازم افزون گشت ناز او فراوان شد | |
چندی از رخ و زلفش سنبل و سمن چیدم | خط سبز او سر زد روزگار ریحان شد | |
عشق تا پدید آمد دانش فروغی رفت | در کمال دانایی محو طفل نادان شد |