تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/ز اختران جگرم چند پر شرر ماند»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ز اختران جگرم چند پر شرر ماند|خدا کند که نه خاور نه باختر ماند}} | {{ب|ز اختران جگرم چند پر شرر ماند|خدا کند که نه خاور نه باختر ماند}} | ||
{{ب|ز شام گاه قیامت کسی نیندیشد|که در فراق تو یک شام تا سحر ماند}} | {{ب|ز شام گاه قیامت کسی نیندیشد|که در فراق تو یک شام تا سحر ماند}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۵
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (ز اختران جگرم چند پر شرر ماند) از فروغی بسطامی |
' |
ز اختران جگرم چند پر شرر ماند | خدا کند که نه خاور نه باختر ماند | |
ز شام گاه قیامت کسی نیندیشد | که در فراق تو یک شام تا سحر ماند | |
ز سر پرده غیب آن کسی خبردار است | که با حضور تو از خویش بی خبر ماند | |
دلی که زد به دو زلف تو لاف یک رنگی | چو نافه غرق به خونابهی جگر ماند | |
هزار فتنه ز هر حلقهای برانگیزد | شبی که عقرب زلف تو بر قمر ماند | |
دلت به سینهی سیمین ز سنگ ساختهاند | که تیر نالهی عشاق بی اثر ماند | |
چو شام زلف تو سر منزل غریبان است | دل غریب من آن به که در سفر ماند | |
گر اعتقاد به دامان محشر است تو را | مهل که دامنم از خون دیده که ماند | |
من از وجود تو غافل نیام در آن غوغا | که بی خبر پدر از حالت پسر ماند | |
ز نارسایی طومار عمر میترسم | که وصف جعد رسای تو مختصر ماند | |
فتد به روی تو ای کاش دیده یوسف را | که محو حسن تو در اولین نظر ماند | |
چه دانهها که نکشتیم در زمین امید | دریغ و درد گر این کشته بیثمر ماند | |
خواص باده ز آب حیات بیشتر است | علیالخصوص که در شیشه بیشتر ماند | |
از آن شراب مرا کاسهای بده ساقی | که سر نماند و کیفیتش به سر ماند | |
پرستش صنمی کن که روی روشن او | برای انور گنجور نامور ماند | |
ستوده خان معیر که در ممالک شاه | به مهر او همه جا گنج معتبر ماند | |
یگانه گوهر درج شرف حسین علی | که بحر با کف او خالی از گهر ماند | |
خدا یمین ورا آفریده بهر همین | که زر فشاند و از زر عزیزتر ماند | |
قدم به خاک فروغی نهد پی درمان | به درد عشق جگر خستهای که در ماند |