تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید|مرد باید نزند دست به کاری که نباید}} | {{ب|گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید|مرد باید نزند دست به کاری که نباید}} | ||
{{ب|چون بگیرند پراکنده دلان زلف بتان را|من سر زلف تو گیرم، اگر از دست برآید}} | {{ب|چون بگیرند پراکنده دلان زلف بتان را|من سر زلف تو گیرم، اگر از دست برآید}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۰۰
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید) از فروغی بسطامی |
' |
گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید | مرد باید نزند دست به کاری که نباید | |
چون بگیرند پراکنده دلان زلف بتان را | من سر زلف تو گیرم، اگر از دست برآید | |
گر گذارش به سر زلف دوتای تو نیفتد | کاروان سحر از هر طرفی مشک نساید | |
گر بدین پستهی خندان گذری در شکرستان | پس از این طوطی خوش لهجه، شکر هیچ نخاید | |
گر گشاید گره از کار فرو بستهی دلها | شانهگر زلف گرهگیر تو از هم نگشاید | |
من به جز روی دلآرای تو آیینه ندیدم | که ز آیینهی دل گرد کدورت بزداید | |
ترسم این باده که دور از لب میگون تو خوردم | مستیم هیچ نبخشاید و شادی نفزاید | |
پیشهی من شده در میکدهها شیشه کشیدن | تا از این پیشه چه پیش آید و این شیشه چه زاید | |
هر چه معشوق کند عین عنایت بود اما | بیش ازین جور به عشاق جگر خسته نشاید | |
شادباش ار دهدت وعدهی دیدار به محشر | در سر وعده اگر وعدهی دیگر ننماید | |
لایق بزم شهنشه نشود بزم فروغی | تا ز سودای غزالان غزلی خوش نسراید | |
ناصردین شه منصور که در معرکه، تیغش | جان دشمن بستاند، سر اعداد برباید |