تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت|دل خبر یافت و به تک خاست و دل از جان برگرفت}}
 
{{ب|دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت|دل خبر یافت و به تک خاست و دل از جان برگرفت}}
 
{{ب|جان چو شد نزدیک جانان دید دل را نزد او|غصه‌ها کردش ز پشت دست دندان برگرفت}}
 
{{ب|جان چو شد نزدیک جانان دید دل را نزد او|غصه‌ها کردش ز پشت دست دندان برگرفت}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۹

' عطار (غزلیات) (دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت)
از عطار
'


دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت دل خبر یافت و به تک خاست و دل از جان برگرفت
جان چو شد نزدیک جانان دید دل را نزد او غصه‌ها کردش ز پشت دست دندان برگرفت
ناگهی بادی برآمد مشکبار از پیش و پس برقع صورت ز پیش روی جانان برگرفت
جان ز خود فانی شد و دل در عدم معدوم گشت عقل حیلت‌گر به کلی دست ازیشان برگرفت
بی نشان شد جان کدامین جان که گنجی داشت او گاه پیدایش نهاد و گاه پنهان برگرفت
فرخ آن اقبال باری کاندرین دریای ژرف ترک جان گفت و سر این نفس حیوان برگرفت
شکر یزدان را که گنج دین درین کنج خراب بی غم و رنجی دل عطار آسان برگرفت