تفاوت میان نسخههای «مثنوی معنوی/باز گفتن موسی علیهالسلام اسرار فرعون را و واقعات او را ظهر الغیب تابخبیری حق ایمان آورد یا گمان برد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ز آهن تیره بقدرت مینمود|واقعاتی که در آخر خواست بود}} | {{ب|ز آهن تیره بقدرت مینمود|واقعاتی که در آخر خواست بود}} | ||
{{ب|تا کنی کمتر تو آن ظلم و بدی|آن همیدیدی و بتر میشدی}} | {{ب|تا کنی کمتر تو آن ظلم و بدی|آن همیدیدی و بتر میشدی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۳۴
' | دفتر چهارم مثنوی (باز گفتن موسی علیهالسلام اسرار فرعون را و واقعات او را ظهر الغیب تابخبیری حق ایمان آورد یا گمان برد) از مولوی |
' |
ز آهن تیره بقدرت مینمود | واقعاتی که در آخر خواست بود | |
تا کنی کمتر تو آن ظلم و بدی | آن همیدیدی و بتر میشدی | |
نقشهای زشت خوابت مینمود | میرمیدی زان و آن نقش تو بود | |
همچو آن زنگی که در آیینه دید | روی خود را زشت و بر آیینه رید | |
که چه زشتی لایق اینی و بس | زشتیم آن تواست ای کور خس | |
این حدث بر روی زشتت میکنی | نیست بر من زانک هستم روشنی | |
گاه میدیدی لباست سوخته | گه دهان و چشم تو بر دوخته | |
گاه حیوان قاصد خونت شده | گه سر خود را به دندان دده | |
گه نگون اندر میان آبریز | گه غریق سیل خونآمیز تیز | |
گه ندات آمد ازین چرخ نقی | که شقیی و شقیی و شقی | |
گه ندات آمد صریحا از جبال | که برو هستی ز اصحاب الشمال | |
گه ندا میآمدت از هر جماد | تا ابد فرعون در دوزخ فتاد | |
زین بترها که نمیگویم ز شرم | تا نگردد طبع معکوس تو گرم | |
اندکی گفتم به تو ای ناپذیر | ز اندکی دانی که هستم من خبیر | |
خویشتن را کور میکردی و مات | تا نیندیشی ز خواب و واقعات | |
چند بگریزی نک آمد پیش تو | کوری ادراک مکراندیش تو |