تفاوت میان نسخههای «انوری (مقطعات)/ای بدیعالزمان بیا و ببین»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ای بدیعالزمان بیا و ببین|که ز بدعت جهان چه میزاید}} | {{ب|ای بدیعالزمان بیا و ببین|که ز بدعت جهان چه میزاید}} | ||
{{ب|دوستان را به رنج بگذاری|تا فلکشان به غم بفرساید}} | {{ب|دوستان را به رنج بگذاری|تا فلکشان به غم بفرساید}} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۳۱
' | انوری (مقطعات) (ای بدیعالزمان بیا و ببین) از انوری |
' |
ای بدیعالزمان بیا و ببین | که ز بدعت جهان چه میزاید | |
دوستان را به رنج بگذاری | تا فلکشان به غم بفرساید | |
من بدین دوستی شدم راضی | که ترا این چنین همی باید | |
گرچه در محنتی فتادستم | که دل از دیده میبپالاید | |
به سر تو که هیچ لحظه دلم | از تقاضای تو نیاساید | |
به درم هر که دست باز نهد | گویم این بار او همی آید | |
تو ز من فارغ و دلم شب و روز | چشم بر در ترا همی پاید | |
خود به از عقل هیچ مفتی نیست | زانکه او جز به عدل نگراید | |
قصه با او بگوی تات برین | بنکوهد اگرت نستاید | |
این ندانم چه گویمت چو فلک | پایم از بند باز نگشاید | |
با سر و روی و ریش تو چه کنم | رحمت تو کنون همی باید | |
کاهنم پشت پای میدوزد | وافتم پشت دست میخاید | |
این دو بیتک اگرچه طیبت رفت | تا دگر صورتیت ننماید | |
گر بدین خوشدلی و آزادی | خود دلم عذرهات فرماید | |
ورنه باز اندر آستینم نه | گر همی دامنت بیالاید | |
جد بیهزل زیرکان گویند | جان بکاهد ملامت افزاید | |
طعنهی دشمنان گزاینده است | طیبت دوستان بنگزاید | |
پوستینم مکن که از غم و درد | فلکم پوست میبپیراید | |
آسیای سپهر دور از تو | هر شبم استخوان همی ساید | |
عکس اشک و رخم چو صبح و شفق | سقف گردون همی بیاراید | |
نالهایی کنم چنانکه به مهر | سنگ بر حال من ببخشاید | |
دستم اکنون جز آن ندارد کار | کز رخم رنگ اشک بزداید | |
کیل غم شد دلم که چرخ بدو | عمرها شادیی نپیماید | |
در عمرم فلک به دست اجل | میبترسم که گل برانداید | |
چه کنم تا بلا کرانه کند | یا مرا از میانه برباید |