تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/عیسی روح گرسنهست چو زاغ»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|عیسی روح گرسنهست چو زاغ|خر او میکند ز کنجد کاغ}} | {{ب|عیسی روح گرسنهست چو زاغ|خر او میکند ز کنجد کاغ}} | ||
{{ب|چونک خر خورد جمله کنجد را|از چه روغن کشیم بهر چراغ}} | {{ب|چونک خر خورد جمله کنجد را|از چه روغن کشیم بهر چراغ}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۳
' | دیوان شمس (غزلیات) (عیسی روح گرسنهست چو زاغ) از مولوی |
' |
عیسی روح گرسنهست چو زاغ | خر او میکند ز کنجد کاغ | |
چونک خر خورد جمله کنجد را | از چه روغن کشیم بهر چراغ | |
چونک خورشید سوی عقرب رفت | شد جهان تیره رو ز میغ و ز ماغ | |
آفتابا رجوع کن به محل | بر جبین خزان و دی نه داغ | |
آفتابا تو در حمل جانی | از تو سرسبز خاک و خندان باغ | |
آفتابا چو بشکنی دل دی | از تو گردد بهار گرم دماغ | |
آفتابا زکات نور تو است | آنچ این آفتاب کرد ابلاغ | |
صد هزار آفتاب دید احمد | چون تو را دیده بود او مازاغ | |
زان نگشت او بگرد پایه حوض | کو ز بحر حیات دید اسباغ | |
آفتابت از آن همیخوانم | که عبارت ز تست تنگ مساغ | |
مژده تو چو درفکند بهار | باغ برداشت بزم و مجلس و لاغ | |
کرده مستان باغ اشکوفه | کرده سیران خاک استفراغ | |
حله بافان غیب میبافند | حلهها و پدید نیست پناغ | |
کی گذارد خدا تو را فارغ | چون خدا را ز کار نیست فراغ | |
صد هزاران بنا و یک بنا | رنگ جامه هزار و یک صباغ | |
نغزها را مزاج او مایه | پوستها را علاج او دباغ | |
لعلها را درخش او صیقل | سیم و زر را کفایتش صواغ | |
بلبلان ضمیر خود دگرند | نطق حس پیششان چو بانگ کلاغ | |
بس که همراز بلبلان نبود | آنک بیرون بود ز باغ و ز راغ |