تفاوت میان نسخههای «آتش زدن سینما رکس آبادان ۲۸ امرداد ۱۳۵۷»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مردم ایران از "وحشت بزرگ" هشدار دادند که ایران را فراخواهدگرفت زمانی که مخالفین سلطنت، قدرت را در ایران بدست گیرند. شاهنشاه برای مردم در سخنانشان گفتند که "سلطنت برای مردم ایران خوشبختی، رفاه، افتخار و شناخته شدن در جهان، آزادی، آموزش و پرورش، برابری مردان و زنان را به ارمغان میآورد. و مخالفین سلطنت برای ایران اعدام، فشار اجتماعی، فقر، ترور، سیهروزی، تنهایی بینالمللی، زندانهای پُر شده از مردم، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ببار خواهد آورد. | شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مردم ایران از "وحشت بزرگ" هشدار دادند که ایران را فراخواهدگرفت زمانی که مخالفین سلطنت، قدرت را در ایران بدست گیرند. شاهنشاه برای مردم در سخنانشان گفتند که "سلطنت برای مردم ایران خوشبختی، رفاه، افتخار و شناخته شدن در جهان، آزادی، آموزش و پرورش، برابری مردان و زنان را به ارمغان میآورد. و مخالفین سلطنت برای ایران اعدام، فشار اجتماعی، فقر، ترور، سیهروزی، تنهایی بینالمللی، زندانهای پُر شده از مردم، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ببار خواهد آورد. | ||
− | شهبانو فرح پهلوی خواستند که به آبادان بروند و با خانواده کشتهشدگان دیدار کنند. جمشید آموزگار علیاحضرت را قانع کردند که به آبادان نروند و تا آماده شدن | + | شهبانو فرح پهلوی خواستند که به آبادان بروند و با خانواده کشتهشدگان دیدار کنند. جمشید آموزگار علیاحضرت را قانع کردند که به آبادان نروند و تا آماده شدن نتیجه بررسیها و بازجوییها شکیبا باشند. جمشید آموزگار امیدوار بود که عاملین این کشتار بزودی دستگیر خواهند شد و حقیقت به آگاهی همگان خواهد رسید. دو روز پس از این کشتار، روحالله خمینی نامهای به مهدی بازرگان رهبر [[نهضت آزادی]] و [[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]] نوشت که: محمدرضا شاه با آتش زدن و ویران سازی قصد دارد که مخالفان سلطنت را بدنام کند. این مسولیت ما است که برنامههای شیطانی شاه را به جهانیان بشناسانیم. ما باید از اینکه جنبش انسانی اسلامی ما لکه دار شود جلوگیری کنیم.... |
+ | |||
+ | ۳۱ امرداد ۱۳۵۷ خمینی نامهای <ref>[[نامه روحالله خمینی به مردم آبادان درباره آتش زدن سینما رکس آبادان ۳۱ امرداد ۱۳۵۷]]</ref>به مردم آبان نوشت و بی درنگ درباره مصاحبه شاهنشاه ابراز عقیده کرد: | ||
+ | [[نامه روحالله خمینی به مردم آبادان درباره آتش زدن سینما رکس آبادان ۳۱ امرداد ۱۳۵۷]] | ||
+ | بسم الله الرحمن الرحیم | ||
+ | |||
+ | خدمت عمومی اهالی محترم آبادان ایدهم الله تعالی | ||
+ | |||
+ | دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد تن هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تاثر و تاسف شدید گردید. من گمان نمیکنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعة وحشیانهای بزند جز آنانکه به نظایر آن عادت نمودهاند و خوی درندگی و وحشگیری آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تاکنون اطلاع کافی ندارم لکن آنچه مسلم است این عمل غیر انسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداختهاند و با فداکاری از هم میهنان خود دفاع میکنند به هر مسلکی باشند، نخواهد بود و قرائن نیز شهادت میدهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی ـ اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست. | ||
+ | |||
+ | گفتار شاه که تظاهر کنندگان مخالف من وحشت بزرگ را وعده میدهند و تکرار آن پس از واقعه که این همان وعده بوده است شاهد دیگری بر توطئه است، نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود میکنم نیز شاهد این مدعاست. اظهار تأسف و تأثر در بوقهای تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان ما فرو رفته است شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به کشتارهای فجیع زدهاند. | ||
+ | |||
+ | آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفباری کشته شدهاند هم میهنان ما نبودهاند؟ قراین نشان میدهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشتهاند؟ آیا تاکنون غیر از شاه که هرچند وقت یکبار دست به کشتار وحشیانه مردم میزند این قبیل صحنهها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هرچه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج ملت حق طلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید. | ||
+ | |||
+ | من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر میکنم، خطر اینکه دستگاه اینگونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری میکنند لوث نماید. لازم است گویندگان مطلبی را که به نابودی انقلاب رهایی بخش اسلام منجر میشود برای مردم روشن نمایند. | ||
+ | |||
+ | این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانوادههای داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک می دانم. | ||
+ | |||
+ | از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع آبادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم. | ||
+ | |||
+ | والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته | ||
+ | |||
+ | روحالله الموسوی الخمینی |
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۸
در ۲۸ امرداد ۱۳۵۷ سینما رکس آبادان را آتش زدند که در آن آتش ۴۳۳ زنده زنده در آتش سوختند. شمار زیاد کشته شدگان در این رویداد ناگوار سبب ناآرامیها در آبادان و دیگر شهرهای ایران شد. ضد انقلاب ادعا کرد که آتش برای آدمسوزی از سوی سازمان اطلاعات و امنیت کشور به فرمان شاه در سینما رکس نهاده شده است. پیش از اینکه شاهنشاه ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷ از کشور بیرون روند، آشکار شد که روحانیون قم به دستور روحالله خمینی این آتش سوزی را براه انداختند. آتش زدن سینما رکس آبادان یکی از بیست و هشت سینمای آتش زده شده در روز ۲۸ مرداد بود که در بزرگداشت بیست و پنجمین سالروز ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ یادروز سرنگونی محمد مصدق یا روز رستاخیز ملت ایران بود.
آتش
آتش به هنگام نمایش فیلم سیاه و سپید "گوزنها" به کارگردانی مسعود کیمیایی و بازیگری بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان و نصرت پرتوی بود. فیلم گوزنها زندگی دزدی به نام قدرت را نشان میدهد که پس از دزدی دستور پیگرد و دستگیری وی داده میشود. قدرت میخواهد که آنچه را که دزدیده است در خانه دوستش رسول پنهان سازد. زمانی که قدرت پلیسها را در نزدیکی خانه رسول میبیند میپندارد که رسول او را لو داده است. قدرت در مییابد که دوستش رسول گناهی ندارد و خود به پاسگاه پلیس میرود و خود را معرفی میکند.
نزدیک به نیمی از فیلم گذشته بود که زبانههای آتش بالا گرفت. با آنکه آتشنشانی و نیروهای پلیس بیدرنگ برای نجات جان مردم آمده بودند ولی نتوانستند مردم را از آتش رهایی بدهند. شهربانی و دادستانی بیدرنگ پس از خاموش شدن آتش به بررسی و جستجوی دلیل آتش سوزی میپردازند.
شایعه پراکنیها آغاز میشود، درهای سینما با زنجیر بسته شده بودند تا کسی نتواند از سینما بیرون بیاید، آتش نشانی پس از بیست دقیقه با ماشینهای آبپاش خالی به سینما آمده بودند؛ رهگذران از سوی پلیس با اسلحه تهدید شده بودند که به یاری مردم در سینما نشتابند؛....
واکنشها
مردم آبادان در شوک فرورفتند شمار کشتهشدگان در آتش سینما رکس آبادان نخست ۳۷۷ تن اعلام شد و چندی پس از آن شمار کشتهشدگان ۴۳۰ تن به آگاهی مردم رسید. کارکنان گورستان آبادان از ۶۰۰ کشتهی دفن شده یاد میکردند. کارکنان سینما رکس گفتند که در آن شب، ۶۵۰ بلیت فروخته شده بود. بسیاری از کسانی که در سینما بودند بدنهایشان چنان سوخته شده بود که هویت آنها قابل شناسایی نبود.
شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مردم ایران از "وحشت بزرگ" هشدار دادند که ایران را فراخواهدگرفت زمانی که مخالفین سلطنت، قدرت را در ایران بدست گیرند. شاهنشاه برای مردم در سخنانشان گفتند که "سلطنت برای مردم ایران خوشبختی، رفاه، افتخار و شناخته شدن در جهان، آزادی، آموزش و پرورش، برابری مردان و زنان را به ارمغان میآورد. و مخالفین سلطنت برای ایران اعدام، فشار اجتماعی، فقر، ترور، سیهروزی، تنهایی بینالمللی، زندانهای پُر شده از مردم، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ببار خواهد آورد.
شهبانو فرح پهلوی خواستند که به آبادان بروند و با خانواده کشتهشدگان دیدار کنند. جمشید آموزگار علیاحضرت را قانع کردند که به آبادان نروند و تا آماده شدن نتیجه بررسیها و بازجوییها شکیبا باشند. جمشید آموزگار امیدوار بود که عاملین این کشتار بزودی دستگیر خواهند شد و حقیقت به آگاهی همگان خواهد رسید. دو روز پس از این کشتار، روحالله خمینی نامهای به مهدی بازرگان رهبر نهضت آزادی و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی نوشت که: محمدرضا شاه با آتش زدن و ویران سازی قصد دارد که مخالفان سلطنت را بدنام کند. این مسولیت ما است که برنامههای شیطانی شاه را به جهانیان بشناسانیم. ما باید از اینکه جنبش انسانی اسلامی ما لکه دار شود جلوگیری کنیم....
۳۱ امرداد ۱۳۵۷ خمینی نامهای [۱]به مردم آبان نوشت و بی درنگ درباره مصاحبه شاهنشاه ابراز عقیده کرد: نامه روحالله خمینی به مردم آبادان درباره آتش زدن سینما رکس آبادان ۳۱ امرداد ۱۳۵۷ بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت عمومی اهالی محترم آبادان ایدهم الله تعالی
دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد تن هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تاثر و تاسف شدید گردید. من گمان نمیکنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعة وحشیانهای بزند جز آنانکه به نظایر آن عادت نمودهاند و خوی درندگی و وحشگیری آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تاکنون اطلاع کافی ندارم لکن آنچه مسلم است این عمل غیر انسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداختهاند و با فداکاری از هم میهنان خود دفاع میکنند به هر مسلکی باشند، نخواهد بود و قرائن نیز شهادت میدهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی ـ اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.
گفتار شاه که تظاهر کنندگان مخالف من وحشت بزرگ را وعده میدهند و تکرار آن پس از واقعه که این همان وعده بوده است شاهد دیگری بر توطئه است، نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود میکنم نیز شاهد این مدعاست. اظهار تأسف و تأثر در بوقهای تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان ما فرو رفته است شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به کشتارهای فجیع زدهاند.
آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفباری کشته شدهاند هم میهنان ما نبودهاند؟ قراین نشان میدهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشتهاند؟ آیا تاکنون غیر از شاه که هرچند وقت یکبار دست به کشتار وحشیانه مردم میزند این قبیل صحنهها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هرچه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج ملت حق طلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.
من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر میکنم، خطر اینکه دستگاه اینگونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری میکنند لوث نماید. لازم است گویندگان مطلبی را که به نابودی انقلاب رهایی بخش اسلام منجر میشود برای مردم روشن نمایند.
این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانوادههای داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک می دانم.
از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع آبادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روحالله الموسوی الخمینی