تفاوت میان نسخههای «مثنوی معنوی/سال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(صفحهٔ جدید: {{سرصفحه | عنوان = دفتر اول مثنوی | مؤلف = مولوی | قسمت =(سال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از س...) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|گفت یا عمر چه حکمت بود و سر|حبس آن صافی درین جای کدر}} | {{ب|گفت یا عمر چه حکمت بود و سر|حبس آن صافی درین جای کدر}} | ||
{{ب|آب صافی در گلی پنهان شده|جان صافی بستهی ابدان شده}} | {{ب|آب صافی در گلی پنهان شده|جان صافی بستهی ابدان شده}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۰
' | دفتر اول مثنوی (سال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم) از مولوی |
' |
گفت یا عمر چه حکمت بود و سر | حبس آن صافی درین جای کدر | |
آب صافی در گلی پنهان شده | جان صافی بستهی ابدان شده | |
گفت تو بحثی شگرفی میکنی | معنیی را بند حرفی میکنی | |
حبس کردی معنی آزاد را | بند حرفی کردهای تو یاد را | |
از برای فایده این کردهای | تو که خود از فایده در پردهای | |
آنک از وی فایده زاییده شد | چون نبیند آنچ ما را دیده شد | |
صد هزاران فایدهست و هر یکی | صد هزاران پیش آن یک اندکی | |
آن دم نطقت که جزو جزوهاست | فایده شد کل کل خالی چراست | |
تو که جزوی کار تو با فایدهست | پس چرا در طعن کل آری تو دست | |
گفت را گر فایده نبود مگو | ور بود هل اعتراض و شکر جو | |
شکر یزدان طوق هر گردن بود | نی جدال و رو ترش کردن بود | |
گر ترشرو بودن آمد شکر و بس | پس چو سرکه شکرگویی نیست کس | |
سرکه را گر راه باید در جگر | گو بشو سرکنگبین او از شکر | |
معنی اندر شعر جز با خبط نیست | چون قلاسنگست و اندر ضبط نیست |