تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا|ببین این بحر و کشتیها که بر هم میزنند این جا}} | {{ب|ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا|ببین این بحر و کشتیها که بر هم میزنند این جا}} | ||
{{ب|ببین عذرا و وامق را در آن آتش خلایق را|ببین معشوق و عاشق را ببین آن شاه و آن طغرا}} | {{ب|ببین عذرا و وامق را در آن آتش خلایق را|ببین معشوق و عاشق را ببین آن شاه و آن طغرا}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۲
' | دیوان شمس (غزلیات) (ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا) از مولوی |
' |
ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا | ببین این بحر و کشتیها که بر هم میزنند این جا | |
ببین عذرا و وامق را در آن آتش خلایق را | ببین معشوق و عاشق را ببین آن شاه و آن طغرا | |
چو جوهر قلزم اندر شد نه پنهان گشت و نی تر شد | ز قلزم آتشی برشد در او هم لا و هم الا | |
چو بیگاهست آهسته چو چشمت هست بربسته | مزن لاف و مشو خسته مگو زیر و مگو بالا | |
که سوی عقل کژبینی درآمد از قضا کینی | چو مفلوجی چو مسکینی بماند آن عقل هم برجا | |
اگر هستی تو از آدم در این دریا فروکش دم | که اینت واجبست ای عم اگر امروز اگر فردا | |
ز بحر این در خجل باشد چه جای آب و گل باشد | چه جان و عقل و دل باشد که نبود او کف دریا | |
چه سودا میپزد این دل چه صفرا میکند این جان | چه سرگردان همیدارد تو را این عقل کارافزا | |
زهی ابر گهربیزی ز شمس الدین تبریزی | زهی امن و شکرریزی میان عالم غوغا |