تفاوت میان نسخههای «انوری (مقطعات)/ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار|نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند}} | {{ب|ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار|نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند}} | ||
{{ب|آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو|آز را از بینیازی جاودان قارون کنند}} | {{ب|آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو|آز را از بینیازی جاودان قارون کنند}} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۶
' | انوری (مقطعات) (ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار) از انوری |
' |
ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار | نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند | |
آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو | آز را از بینیازی جاودان قارون کنند | |
لمعهی رخسار جاه و عکس اشک دشمنت | کهربا را چون عقیق از خاصیت گلگون کنند | |
بنده را شاگرد خوارزمی است شیطان هیکلی | کان چنان هیکل نه در کوه و نه در هامون کنند | |
معدهای دارد که سیری را درو امید نیست | در علاج جوع کلبی کوه اگر معجون کنند | |
از نهیب او نهنگان رخت بر خشکی کشند | گر شیاطین صورت امعاش بر جیحون کنند | |
یک دم ار خالی شود حلقش که زهرش باد و مار | راست چون دیوی بود کش انکژه در ... کنند | |
از شره گویی همی حلوای صابونی خورد | گر خمیر نان او خود جمله از صابون کنند | |
حاش لله گر بماند یک مه دیگر به مرو | آه و واویلا که تا این چند مسکین چون کنند | |
کز نهیب معدهی او هر شبی تا بامداد | اهل شهر و روستا بر نان همی افسون کنند | |
مخت سوب و بکند او که از بیخم بکند | طبع موزونم همی زاندیشه ناموزون کنند | |
صاحبا یارب جزایت خیر بادا خیر کن | کندرین موسم بسی خیرات گوناگون کنند | |
یا غلامی چند را از روی حسبت بر گمار | تا شبیخون آورند و دفع این ملعون کنند | |
یا بکش این کافر زن روسبی را آشکار | پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند | |
یا بگو زان پیش کز عالم برآرد قحط کل | تا به سیلی از حدود عالمش بیرون کنند | |
یا بفرما اهل دیوان را که تا من بنده را | زانچه مجری دارم اجرا یکنفر افزون کنند |