تفاوت میان نسخههای «انوری (مقطعات)/دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی|گفتم از مدح و هجا دست بیفشاندم هم}} | {{ب|دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی|گفتم از مدح و هجا دست بیفشاندم هم}} | ||
{{ب|گفت چون گفتمش آن حالت گمراهی رفت|حالت رفته دگر باز نیاید ز عدم}} | {{ب|گفت چون گفتمش آن حالت گمراهی رفت|حالت رفته دگر باز نیاید ز عدم}} |
نسخهٔ کنونی تا ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۵۹
' | انوری (مقطعات) (دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی) از انوری |
' |
دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی | گفتم از مدح و هجا دست بیفشاندم هم | |
گفت چون گفتمش آن حالت گمراهی رفت | حالت رفته دگر باز نیاید ز عدم | |
غزل و مدح و هجا هرسه بدان میگفتم | که مرا شهوت و حرص و غضبی بود بهم | |
این یکی شب همه شب در غم و اندیشهی آن | کز کجا وز که و چون کسب کنم پنج درم | |
وان دگر روز همه روز در آن محنت و بند | که کند وصف لب چون شکر و زلف به خم | |
وان سه دیگر چو سگ خسته تسلیش بدان | که زبونی به کف آرم که ازو آید کم | |
چون خدا این سه سگ گرسنه را حاشاکم | باز کرد از سر من بندهی عاجز به کرم | |
غزل و مدح و هجا گویم یارب زنهار | بس که با نفس جفا کردم و با عقل ستم | |
انوری لاف زدن سیرت مردان نبود | چون زدی باری مردانه بیفشار قدم | |
گوشهای گیر و سر راه نجاتی بطلب | که نه بس دیر سر آید به تو بر این دو سه دم | |
کارها را طلب مکن غایت | تا نمانی ز کار دل محروم | |
زیرکان این مثل نکو زدهاند | طلبالغایه ای برادر شوم | |
به خدایی که قائمست به ذات | نه چو ما بلکه قایم و قیوم | |
که مرا در فراق خدمت تو | جان ز غم مظلمست و تن مظلوم | |
باز مرحوم روزگار شدم | تا که گشتم ز خدمتت محروم | |
هرکه محروم شد ز خدمت تو | روزگارش چنین کند مرحوم |