تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/هر روز که جلوه می‌کند رویش»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|هر روز که جلوه می‌کند رویش|بر می‌خیزد قیامت ز کویش}}
 
{{ب|هر روز که جلوه می‌کند رویش|بر می‌خیزد قیامت ز کویش}}
 
{{ب|می‌نتوان دید روی او لیکن|می‌بتوان دید روی در رویش}}
 
{{ب|می‌نتوان دید روی او لیکن|می‌بتوان دید روی در رویش}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۳

' عطار (غزلیات) (هر روز که جلوه می‌کند رویش)
از عطار
'


هر روز که جلوه می‌کند رویش بر می‌خیزد قیامت ز کویش
می‌نتوان دید روی او لیکن می‌بتوان دید روی در رویش
می‌نتوان یافت سوی او راهی ای بس که برآمدم ز هر سویش
تا فال گرفته‌ام جمال او چون قرعه بگشته‌ام به پهلویش
در هر نفسم هزار جان باید تا صید کنند کمند گیسویش
هر روز به نو خراج می‌آرند از هندستان به هندوی مویش
جان بر کف دست می‌رسد هر شب از ترکستان هزار هندویش
شد حلقه به گوش لل لالا در لالایی درج لولویش
خورشید که تیغ می‌زند در میغ افکند سپر ز جزع جادویش
دل را به دهان شیر می‌خواند رو به بازی چشم آهویش
خواهم که ببیند ابرویش رستم تا هست خود این کمان به بازویش
رستم به هزار سال چون زالی بر زه نکند کمان ابرویش
عطار که طاق از ابروی او شد دردی دارد که نیست دارویش