تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست|بر روی و سر چو سیل دوان تا بجوی دوست}} | {{ب|بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست|بر روی و سر چو سیل دوان تا بجوی دوست}} | ||
{{ب|خود اوست جمله طالب و ما همچو سایهها|ای گفت و گوی ما همگی گفت و گوی دوست}} | {{ب|خود اوست جمله طالب و ما همچو سایهها|ای گفت و گوی ما همگی گفت و گوی دوست}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۲۵
' | دیوان شمس (غزلیات) (بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست) از مولوی |
' |
بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست | بر روی و سر چو سیل دوان تا بجوی دوست | |
خود اوست جمله طالب و ما همچو سایهها | ای گفت و گوی ما همگی گفت و گوی دوست | |
گاهی به جوی دوست چو آب روان خوشیم | گاهی چو آب حبس شدم در سبوی دوست | |
گه چون حویج دیگ بجوشیم و او به فکر | کفگیر میزند که چنینست خوی دوست | |
بر گوش ما نهاده دهان او به دمدمه | تا جان ما بگیرد یک باره بوی دوست | |
چون جان جان وی آمد از وی گزیر نیست | من در جهان ندیدم یک جان عدوی دوست | |
بگدازدت ز ناز و چو مویت کند ضعیف | ندهی به هر دو عالم یکتای موی دوست | |
با دوست ما نشسته که ای دوست دوست کو | کو کو همیزنیم ز مستی به کوی دوست | |
تصویرهای ناخوش و اندیشه رکیک | از طبع سست باشد و این نیست سوی دوست | |
خاموش باش تا صفت خویش خود کند | کو های های سرد تو کو های هوی دوست |