تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست|چرا ز باد مکافات داد و بیدادست}}
 
{{ب|جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست|چرا ز باد مکافات داد و بیدادست}}
 
{{ب|به باد و بود محمد نگر که چون باقیست|ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست}}
 
{{ب|به باد و بود محمد نگر که چون باقیست|ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۴

' دیوان شمس (غزلیات) (جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست)
از مولوی
'


جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست چرا ز باد مکافات داد و بیدادست
به باد و بود محمد نگر که چون باقیست ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست
ز باد بولهب و جنس او نمی‌بینی که از برای فضیحت فسانه شان یادست
چنین ثبات و بقا باد را کجا باشد در این ثبات که قاف کمتر آحادست
نبود باد دم عیسی و دعای عزیر عنایت ازلی بد که نورست ادست
اگر چه باد سخن بگذرد سخن باقیست اگر چه باد صبا بگذرد چمن شادست
ز بیم باد جهان همچو برگ می‌لرزد درون باد ندانی که تیغ پولادست
کهی بود که بجز باد در جهان نشناخت کهی کهی نکند ز آنک که نه فرهادست
تو باخبر نشوی گر کنم بسی فریاد که از درون دلم موج‌های فریادست
اگر تو بحر ببینی و موج بر تو زند یقین شود که نه بادست ملک آبادست