تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست|ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست}}
 
{{ب|به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست|ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست}}
 
{{ب|مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست|مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست}}
 
{{ب|مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست|مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۶

' دیوان شمس (غزلیات) (به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست)
از مولوی
'


به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست
مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست
وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است خراب باد وجودم اگر برای تو نیست
کدام حسن و جمالی که آن نه عکس تو است کدام شاه و امیری که او گدای تو نیست
رضا مده که دلم کام دشمنان گردد ببین که کام دل من بجز رضای تو نیست
قضا نتانم کردن دمی که بی‌تو گذشت ولی چه چاره که مقدور جز قضای تو نیست
دلا بباز تو جان را بر او چه می‌لرزی بر او ملرز فدا کن چه شد خدای تو نیست
ملرز بر خود تا بر تو دیگران لرزند به جان تو که تو را دشمنی ورای تو نیست