تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات 1)/از جان برون نیامده جانانت آرزوست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|از جان برون نیامده جانانت آرزوست|زنار نابریده و ایمانت آرزوست}}
 
{{ب|از جان برون نیامده جانانت آرزوست|زنار نابریده و ایمانت آرزوست}}
 
{{ب|بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند|موری نه‌ای و ملک سلیمانت آرزوست}}
 
{{ب|بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند|موری نه‌ای و ملک سلیمانت آرزوست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۳

' سعدی (غزلیات 1) (از جان برون نیامده جانانت آرزوست)
از سعدی
'


از جان برون نیامده جانانت آرزوست زنار نابریده و ایمانت آرزوست
بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند موری نه‌ای و ملک سلیمانت آرزوست
موری نه‌ای و خدمت موری نکرده‌ای وآنگاه صف صفه‌ی مردانت آرزوست
فرعون‌وار لاف اناالحق همی زنی وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست
چون کودکان که دامن خود اسب کرده‌اند دامن سوار کرده و میدانت آرزوست
انصاف راه خود ز سر صدق داد نه بر درد نارسیده و درمانت آرزوست
بر خوان عنکبوت که بریان مگس بود شهپر جبرئیل، مگس‌رانت آرزوست
هر روز از برای سگ نفس بوسعید یک کاسه شوربا و دو تا نانت آرزوست
سعدی درین جهان که تویی ذره‌وار باش گر دل به نزد حضرت سلطانت آرزوست