تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت|نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت}}
 
{{ب|دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت|نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت}}
 
{{ب|به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن|که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت}}
 
{{ب|به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن|که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۲

' سعدی (غزلیات) (دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت)
از سعدی
'


دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت
به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت
نه چمن شکوفه‌ای رست چو روی دلستانت نه صبا صنوبری یافت چو قامت بلندت
گرت آرزوی آنست که خون خلق ریزی چه کند که شیر گردن ننهد چو گوسفندت
تو امیر ملک حسنی به حقیقت ای دریغا اگر التفات بودی به فقیر مستمندت
نه تو را بگفتم ای دل که سر وفا ندارد به طمع ز دست رفتی و به پای درفکندت
تو نه مرد عشق بودی خود از این حساب سعدی که نه قوت گریزست و نه طاقت گزندت