تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان|چون بود انکار با می خواره و با مستمان؟}}
 
{{ب|کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان|چون بود انکار با می خواره و با مستمان؟}}
 
{{ب|زود جام زهد خود بر سنگ شیدایی زند|گر بنوشد صوفی آن صافی که در جا مستمان}}
 
{{ب|زود جام زهد خود بر سنگ شیدایی زند|گر بنوشد صوفی آن صافی که در جا مستمان}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۱۳

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان)
از اوحدی مراغه‌ای
'


کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان چون بود انکار با می خواره و با مستمان؟
زود جام زهد خود بر سنگ شیدایی زند گر بنوشد صوفی آن صافی که در جا مستمان
آنکه میخواهد که: ما را سر بگرداند ز عشق تیغ بر کش، گو: چه جای سنگ و دشنامستمان!
ای که میگویی: سر خود گیر و دست از من بدار تا برون آید سر و دستی که در دامستمان
گر چه بنویسیم صد دفتر نخواهد شد تمام شرح آن تلخی، که از هجر تو در کامستمان
اشک چشم من کنون خونیست و آن خون نیز هم چون ببینی یا ز دل، یا از جگر وامستمان
تا ترا دیدیم دل را آرزویی جز تو نیست تا نپنداری که میل خواب و آرامستمان
تا به منزل باش،گو، کز تو چه خواریها کشیم؟ کانچه دیدیم از تو سودا اولین گامستمان
گر جهان پر نقش باشد در دل ما جز یکی نیست ممکن، خاصه کاکنون اوحدی نامستمان