تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو|مرا سیران کجا باشد مرا تحویل و رفتن تو}}
 
{{ب|دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو|مرا سیران کجا باشد مرا تحویل و رفتن تو}}
 
{{ب|بدیدم بی‌تو من خود را تو دیدی بیخودم هم تو|به زیر خاک دررفتم نرفتم من بیا من تو}}
 
{{ب|بدیدم بی‌تو من خود را تو دیدی بیخودم هم تو|به زیر خاک دررفتم نرفتم من بیا من تو}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۲

' دیوان شمس (غزلیات) (دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو)
از مولوی
'


دل آتش پذیر از توست برق و سنگ و آهن تو مرا سیران کجا باشد مرا تحویل و رفتن تو
بدیدم بی‌تو من خود را تو دیدی بیخودم هم تو به زیر خاک دررفتم نرفتم من بیا من تو
اگر گویم تو می‌گویی من آن ظلمت ز خود بینم از آن ظلمت که می‌گریم سری چون ماه برزن تو
گریبانم دریدستم ز خود دامن کشیدستم که تا گیری گریبانم کشی از مهر دامن تو
گریبانم دریدی تو و دامانم کشیدی تو کدامم من چه نامم من مرا جان تو مرا تن تو
پشیمانم پشیمانم پشیمان تو پشیمان تو چو سوسن صد زبانم من زبان و نطق و سوسن تو
دو چشمم خیره در رویت گهی چوگان گهی گویت تویی حیران تویی چوگان تویی دو چشم روشن تو
به یک اندیشه حنظل را کنی بر من چو صد شکر به یک اندیشه شکر را کنی چون زهر دشمن تو
تویی شکر تویی حنظل تویی اندیشه مبدل تویی مور و سلیمان تو تویی خورشید و روزن تو
بدم من کافر احول شدم توحید را اکمل تویی احول کن کافر تویی ایمان و ممن تو