تفاوت میان نسخه‌های «مثنوی معنوی/حکایت آن پادشاه و وصیت کردن او»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|بود شاهی شاه را بد سه پسر|هر سه صاحب‌فطنت و صاحب‌نظر}}
 
{{ب|بود شاهی شاه را بد سه پسر|هر سه صاحب‌فطنت و صاحب‌نظر}}
 
{{ب|هر یکی از دیگری استوده‌تر|در سخا و در وغا و کر و فر}}
 
{{ب|هر یکی از دیگری استوده‌تر|در سخا و در وغا و کر و فر}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۱

' دفتر ششم مثنوی (حکایت آن پادشاه و وصیت کردن او سه پسر خویش را کی درین سفر در ممالک من فلان جا چنین ترتیب نهید و فلان جا چنین نواب نصب کنید اما الله الله به فلان قلعه مروید و گرد آن مگردید)
از مولوی
'


بود شاهی شاه را بد سه پسر هر سه صاحب‌فطنت و صاحب‌نظر
هر یکی از دیگری استوده‌تر در سخا و در وغا و کر و فر
پیش شه شه‌زادگان استاده جمع قرة العینان شه هم‌چون سه شمع
از ره پنهان ز عینین پسر می‌کشید آبی نخیل آن پدر
تا ز فرزند آب این چشمه شتاب می‌رود سوی ریاض مام و باب
تازه می‌باشد ریاض والدین گشته جاری عینشان زین هر دو عین
چون شود چشمه ز بیماری علیل خشک گردد برگ و شاخ آن نخیل
خشکی نخلش همی‌گوید پدید که ز فرزندان شجر نم می‌کشید
ای بسا کاریز پنهان هم‌چنین متصل با جانتان یا غافلین
ای کشیده ز آسمان و از زمین مایه‌ها تا گشته جسم تو سمین
عاریه‌ست این کم همی‌باید فشارد کانچ بگرفتی همی‌باید گزارد
جز نفخت کان ز وهاب آمدست روح را باش آن دگرها بیهدست
بیهده نسبت به جان می‌گویمش نی بنسبت با صنیع محکمش