تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین|عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین}}
 
{{ب|صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین|عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین}}
 
{{ب|با جوانان راه صحرا برگرفتم بامداد|کودکی گفتا تو پیری با خردمندان نشین}}
 
{{ب|با جوانان راه صحرا برگرفتم بامداد|کودکی گفتا تو پیری با خردمندان نشین}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۳۳

' سعدی (غزلیات) (صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین)
از سعدی
'


صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین
با جوانان راه صحرا برگرفتم بامداد کودکی گفتا تو پیری با خردمندان نشین
گفتم ای غافل نبینی کوه با چندین وقار همچو طفلان دامنش پرارغوان و یاسمین
آستین بر دست پوشید از بهار و برگ و شاخ میوه پنهان کرده از خورشید و مه در آستین
باد گل‌ها را پریشان می‌کند هر صبحدم زان پریشانی مگر در روی آب افتاده چین
نوبهار از غنچه بیرون شد به یک تو پیرهن بیدمشک انداخت تا دیگر زمستان پوستین
این نسیم خاک شیرازست یا مشک ختن یا نگار من پریشان کرده زلف عنبرین
بامدادش بین که چشم از خواب نوشین برکند گر ندیدی سحر بابل در نگارستان چین
گر سرش داری چو سعدی سر بنه مردانه وار با چنین معشوق نتوان باخت عشق الا چنین