تفاوت میان نسخههای «سنایی غزنوی (غزلیات)/در ره روش عشق چه میری چه اسیری»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|در ره روش عشق چه میری چه اسیری|در مذهب عاشق چه جوانی و چه پیری}} | {{ب|در ره روش عشق چه میری چه اسیری|در مذهب عاشق چه جوانی و چه پیری}} | ||
{{ب|آنجا که گذر کرد بناگه سپه عشق|رخها همه زردست و جگرها همه قیری}} | {{ب|آنجا که گذر کرد بناگه سپه عشق|رخها همه زردست و جگرها همه قیری}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۴۸
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (در ره روش عشق چه میری چه اسیری) از سنایی غزنوی |
' |
در ره روش عشق چه میری چه اسیری | در مذهب عاشق چه جوانی و چه پیری | |
آنجا که گذر کرد بناگه سپه عشق | رخها همه زردست و جگرها همه قیری | |
آزاد کن از تیرگی خویش و غم عشق | تا بندهی خال تو بود نور اثیری | |
عالم همه بیرنج حقیری ز غم عشق | ای بیخبر از رنج حقیری چه حقیری | |
میری چه کند مرد که روزی به همه عمر | سودای بتی به که همه عمر امیری | |
آن سینه که بردی بدل دل غم عشقت | بی غم بود از نعمت گوینده و قیری | |
این نیمه که عشقست از آن سو همه شادیست | اینجا که تویی تست همه رنج و زحیری | |
سودای زبان گر چه نشاطیست به ظاهر | خود سود دگر دارد سودای ضمیری | |
راه و صفت عشق ز اغیار یگانهست | نیکو نبود در ره او جفت پذیری | |
خواهی که شوی محرم غین غم معشوق | بیوفای فقیهی شو و بی قاف فقیری | |
تا در چمن صورت خویشی به تماشا | یک میوه ز شاخ چمن دوست نگیری | |
از پوست برون آی همه دوست شو ایرا | کانگاه همه دوست شوی هیچ نمیری |