تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای|تا بسی درهای دولت بر فلک بگشوده‌ای}}
 
{{ب|ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای|تا بسی درهای دولت بر فلک بگشوده‌ای}}
 
{{ب|ای بسا کوه احد کز راه دل برکنده‌ای|ای بسا وصف احد کاندر نظر بنموده‌ای}}
 
{{ب|ای بسا کوه احد کز راه دل برکنده‌ای|ای بسا وصف احد کاندر نظر بنموده‌ای}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۲

' دیوان شمس (غزلیات) (ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای)
از مولوی
'


ای مهی کاندر نکویی از صفت افزوده‌ای تا بسی درهای دولت بر فلک بگشوده‌ای
ای بسا کوه احد کز راه دل برکنده‌ای ای بسا وصف احد کاندر نظر بنموده‌ای
جان‌ها زنبوروار از عشق تو پران شده تا دهان خاکیان را زان عسل آلوده‌ای
ای سبک عقلی که از خویشش گرانی داده‌ای وی گران جانی که سوی خویشتن بربوده‌ای
شاد با گوش مقیم اندر مقالات الست چون ز بی‌چشمان مقالات خطا بشنوده‌ای
در رخ پرزهر دونان کمترک خندیده‌ای هر خسی را از ضرورت در جهان بستوده‌ای
فارغی از چرب و شیرین در حلاوت‌های خود چرب و شیرین باش از خود ز آنک خوش پالوده‌ای
ای همه دعویت معنی ای ز معنی بیشتر ای دو صد چندانک دعوی کرده‌ای بنموده‌ای
ای که می‌جویی مثال شمس تبریزی تو هم روزگاری می‌بری و اندر غم بیهوده‌ای