تفاوت میان نسخههای «خاقانی (قصاید)/خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته|یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته}} | {{ب|خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته|یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته}} | ||
{{ب|عیسی کده خرگاه او وز دلو یوسف چاه او|در حوت یونس گاه او برسان نوپرداخته}} | {{ب|عیسی کده خرگاه او وز دلو یوسف چاه او|در حوت یونس گاه او برسان نوپرداخته}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۴
' | خاقانی (قصاید) (خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته) از خاقانی |
' |
خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته | یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته | |
عیسی کده خرگاه او وز دلو یوسف چاه او | در حوت یونس گاه او برسان نوپرداخته | |
این علت جان بین همی، علتزدای عالمی | سرسام وی را هردمی درمان نو پرداخته | |
ابر از هوا بر گل چکان ماند به زنگی دایگان | در کام رومی بچگان پستان نو پرداخته | |
برده به چارم منظره، مهره برون از ششدره | نزل جهان را از بره، صد خوان نو پرداخته | |
هان شاخ دولت بنگرش کامسال نیک آمد برش | چون باربد مرغ از برش دستان نو پرداخته | |
شاه فلک بر گاه نو داده جهان را جاه نو | چون حصن دین را شاه نو بنیان نو پرداخته | |
هان النثار ای قوم هان جان مژده خواهید از مهان | کاینک سر شروانشهان ایوان نو پرداخته | |
بنموده اخترتان هنر، بخشیده افسرتان ظفر | اقبال خسروتان ز فر، کیهان نو پرداخته | |
خسرو جلال الدین سزد دارای شروان این سزد | بزمش سپهر آئین سزد دوران نو پرداخته | |
قصرش گلستان ارم، صدرش دبستان کرم | در هر شبستان از نعم بستان نو پرداخته | |
ایوانش را کز کعبه بیش، احسانش زمزم رانده پیش | از بوقبیس حلم خویش ارکان نو پرداخته | |
محراب خضر ایوان او، به ز آب حیوان خان او | در هر شکارستان او، حیوان نو پرداخته | |
فراش صدرش هر شهی، بهر چنین میدانگهی | چرخ از مه نو هر مهی چوگان نو پرداخته | |
گردون چو طاقی از برش، بسته نطاقی بر درش | در هر رواقی از زرش، برهان نو پرداخته | |
هر خاک پایش قبلهای، هر آبدستش دجلهای | هر بذل او در بذلهای، صد کان نو پرداخته | |
اشکال دولت کرده حل، بر تیرش از روی محل | این سبز پنگان از زحل، پیکان نو پرداخته | |
کلکش ابد را قهرمان بهر دواتش هر زمان | هست از فم الحوت آسمان دندان نو پرداخته | |
چون از لعاب شیر نر، دندان گاو است آبخور | تیغش بر اعدا از سقر، زندان نو پرداخته | |
باد از بقا حصن تنش، وز گرز البرز افکنش | بر حصن جان دشمنش، غضبان نو پرداخته | |
حکمش ولیعهد قدر، پیکانش سلطان ظفر | تیرش ز طغرای هنر فرمان نو پرداخته | |
تریاق عدلش هر دمی اکسیر جان عالمی | خاقانی از مدحش همی دیوان نو پرداخته |