تفاوت میان نسخههای «فخرالدین عراقی (غزلیات)/ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان|ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان}} | {{ب|ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان|ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان}} | ||
{{ب|اگر صد بار هر روزی برانی از بر خویشم|شد آمد از سر کویت رها کردن توان؟ نتوان}} | {{ب|اگر صد بار هر روزی برانی از بر خویشم|شد آمد از سر کویت رها کردن توان؟ نتوان}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۱
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان) از فخرالدین عراقی |
' |
ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان | ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان | |
اگر صد بار هر روزی برانی از بر خویشم | شد آمد از سر کویت رها کردن توان؟ نتوان | |
مرا دردی است دور از تو، که نزد توست درمانش | بگویی تو چنین دردی دوا کردن توان؟ نتوان | |
دریغا! رفت عمر من، ندیدم یک نفس رویت | کنون عمری که فایت شد قضا کردن توان؟ نتوان | |
رسید از غم به لب جانم، رخت بنما و جان بستان | که پیش آن رخت جان را فدا کردن توان؟ نتوان | |
چه گویم با تو حال خود؟ که لطفت با تو خود گوید | که: با کمتر سگ کویت جفا کردن توان؟ نتوان | |
عراقی گر به درگاهت طفیل عاشقان آید | در خود را به روی او فرا کردن توان؟ نتوان |