تفاوت میان نسخههای «صنما ما ز ره دور و دراز آمده ایم»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
+ | {{سرصفحه | ||
+ | | عنوان = امیرمعزی(غزلیات) | ||
+ | | مؤلف = امیرمعزی | ||
+ | | قسمت = | ||
+ | | قبلی = | ||
+ | | بعدی = | ||
+ | | یادداشت = | ||
+ | }} | ||
+ | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
− | {{ب|صنما ما ز ره دور و دراز | + | {{ب|صنما ما ز ره دور و دراز آمدهایم|به سر کوی تو با درد و نیاز آمدهایم}} |
− | {{ب|گر ز نزدیک تو آهسته و هشیار شدیم|مست و آشفنه به نزدیک تو باز | + | {{ب|گر ز نزدیک تو آهسته و هشیار شدیم|مست و آشفنه به نزدیک تو باز آمدهایم}} |
− | {{ب|آمدستیم خریدار می و رود و سرود|نه فروشنده تسبیح و نماز | + | {{ب|آمدستیم خریدار می و رود و سرود|نه فروشنده تسبیح و نماز آمدهایم}} |
− | {{ب|یک زمان گرم کن از مستی ما مجلس خویش|که ز مستی بر تو گرم فراز | + | {{ب|یک زمان گرم کن از مستی ما مجلس خویش|که ز مستی بر تو گرم فراز آمدهایم}} |
− | {{ب|گرچه در فرقت تو زار و نزاریم چو شمع|از پی سوزش و از بهر گداز | + | {{ب|گرچه در فرقت تو زار و نزاریم چو شمع|از پی سوزش و از بهر گداز آمدهایم}} |
− | {{ب|دست ما گر بسر زلف درازت نرسد|با سر زلف تو از جور براز | + | {{ب|دست ما گر بسر زلف درازت نرسد|با سر زلف تو از جور براز آمدهایم}} |
− | {{ب|بینی ان زلف دراز تو که از راه دراز|ما بنظّاره آن زلف دراز | + | {{ب|بینی ان زلف دراز تو که از راه دراز|ما بنظّاره آن زلف دراز آمدهایم}} |
− | {{ب|بود یکچند نشیب طلبت در ره ما|از نشیب طلب اکنون به فراز | + | {{ب|بود یکچند نشیب طلبت در ره ما|از نشیب طلب اکنون به فراز آمدهایم}} |
− | {{ب|توشه و ساز ز دیدار تو خواهیم همی|گر بدیدار تو بی توشه و ساز | + | {{ب|توشه و ساز ز دیدار تو خواهیم همی|گر بدیدار تو بی توشه و ساز آمدهایم}} |
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
[[رده:غزلیات امیر معزی]] | [[رده:غزلیات امیر معزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۲
' | امیرمعزی(غزلیات) از امیرمعزی |
' |
صنما ما ز ره دور و دراز آمدهایم | به سر کوی تو با درد و نیاز آمدهایم | |
گر ز نزدیک تو آهسته و هشیار شدیم | مست و آشفنه به نزدیک تو باز آمدهایم | |
آمدستیم خریدار می و رود و سرود | نه فروشنده تسبیح و نماز آمدهایم | |
یک زمان گرم کن از مستی ما مجلس خویش | که ز مستی بر تو گرم فراز آمدهایم | |
گرچه در فرقت تو زار و نزاریم چو شمع | از پی سوزش و از بهر گداز آمدهایم | |
دست ما گر بسر زلف درازت نرسد | با سر زلف تو از جور براز آمدهایم | |
بینی ان زلف دراز تو که از راه دراز | ما بنظّاره آن زلف دراز آمدهایم | |
بود یکچند نشیب طلبت در ره ما | از نشیب طلب اکنون به فراز آمدهایم | |
توشه و ساز ز دیدار تو خواهیم همی | گر بدیدار تو بی توشه و ساز آمدهایم |