فروغی بسطامی (غزلیات)/دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است) از فروغی بسطامی |
' |
دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است | چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است | |
من بدین طالع برگشته چه خواهم کردن | که ز مژگان سیاه تو نگونسارتر است | |
گر تواش وعدهی دیدار ندادی امشب | پس چرا دیدهی من از همه بیدارتر است | |
طوطی ار پستهی خندان تو بیند گوید | که ز تنگ شکر این پسته شکربارتر است | |
هر گرفتار که در بند تو مینالد زار | میبرد حسرت صیدی که گرفتارتر است | |
به هوای تو عزیزان همه خوراند، اما | گل به سودای رخت از همه کس خوارتر است | |
گر کشانند به یک سلسله طراران را | طرهی پرشکنت از همه طرارتر است | |
گر نشانند به یک دایرهی عیاران را | چشم مردم فکنت از همه عیارتر است | |
گر گشایند بتان دفتر مکاری را | بت حیلتگر من از همه مکارتر است | |
عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست | عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است | |
تیشه بر سر زد و پا از در شیرین نکشید | کوهکن بر در عشق از همه پادارتر است | |
در همه شهر ندیدهست کسی مستی من | زان که مست می عشق از همه هشیارتر است | |
دوش آن صف زده مژگان به فروغی میگفت | که دم خنجر شاه از همه خونخوارتر است | |
سر شاهان جوان بخت ملک ناصردین | که به شاهنشهی از جمله سزاوارتر است |