فروغی بسطامی (غزلیات)/امروز ندارم غم فردای قیامت
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (امروز ندارم غم فردای قیامت) از فروغی بسطامی |
' |
امروز ندارم غم فردای قیامت | کافروخته رخ آمد و افراخته قامت | |
در کوی وفا چاره به جز دادن جان نیست | یعنی که مجو در طلبش راه سلامت | |
تیری ز کمانخانه ابروش نخوردم | تا سینه نکردم هدف تیر ملامت | |
فرخنده مقامی است سر کوی تو لیکن | از رشک رقیبان نبود جای اقامت | |
چون دعوی خون با تو کنم در صف محشر | کز مست معربد نتوان خواست غرامت | |
تا محشر اگر خاک زمین را بشکافند | از خون شهیدان تو یابند علامت | |
با حلقهی زنار سر زلف تو زاهد | تسبیح ز هم بگسلد از دست ندامت | |
من پیرو شیخی که ز خاصیت مستی | در پای خم انداخته دستار امامت | |
کیفیت پیمانه گر این است فروغی | چون است سبوکش نزند لاف کرامت |