فروغی بسطامی (غزلیات)/مدام ذکر ملک این کلام شیرین باد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (مدام ذکر ملک این کلام شیرین باد) از فروغی بسطامی |
' |
مدام ذکر ملک این کلام شیرین باد | که خسرو ملکان شاه ناصرالدین باد | |
کبوتری که نیاید به زیر پنجهی شاه | سرش ز دست قضا پایمال شاهین باد | |
سمند چرخ که بیتازیانه میرقصد | پی سواری او زیر زین زرین باد | |
کفش همیشه به شمشیر جوهرافشان است | سرش هماره به دیهیم گوهر آگین باد | |
نشیب حضرت او سجدهگاه خورشید است | فراز رایت او بوسهگاه پروین باد | |
بساط بارگهش چهرهی امیران است | چراغ انجمنش دیدهی سلاطین باد | |
غبار رزمگهش بر سر سماوات است | شهاب تیزپرش در دل شیاطین باد | |
زمانه در صف میدان او به توصیف است | ستاره بر در ایوان او به تحسین باد | |
جمال او همه روز آفتاب اجلال است | جلال او همه شب آسمان تمکین باد | |
رخ محب وی از جام باده گلگون است | کنار خصم وی از خون دیده رنگین باد | |
همه دعای فروغی به دولت شاه است | همیشه ورد زبان فرشته آمین باد |