فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود) از فروغی بسطامی |
' |
تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود | همه جا قیمت مشک ختن ارزان نشود | |
دل یک سلسله دیوانه نجنبد از جای | حلقهی موی تو گر سلسله جنبان نشود | |
راه در جمع پراکنده دلانش ندهند | آن که در حلقهی زلف تو پریشان نشود | |
پیش صاحب نظران صورت بر دیوار است | آن که در صورت زیبای تو حیران نشود | |
خضر اگر بوسه زند لعل میآلود تو را | هرگز آلوده به سر چشمهی حیوان نشود | |
تا دمادم نکشد جام لبالب ساقی | سر به سر با خبر از گردش دوران نشود | |
تا کسی خواجگی هر دو جهان را نکند | لایق بندگی حضرت انسان نشود | |
تاکسی ذره صفت پاک نگردد در عشق | قابل تربیت مهر درخشان نشود | |
دوش با آن مه تابنده فروغی میگفت | کز دلم مهر تو پیدا شد و پنهان نشود |