عطار (غزلیات)/ای دلم مستغرق سودای تو
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۰۷ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (ای دلم مستغرق سودای تو) از عطار |
' |
ای دلم مستغرق سودای تو | سرمهی چشمم ز خاک پای تو | |
جان من من عاشقم از دیرگاه | عاشق یاقوت جان افزای تو | |
مانده کرده عالمی دل دیده را | فتنهی آن نرگس رعنای تو | |
گر چنین زیبا نبودی عارضت | دل نبودی این چنین شیدای تو | |
صد هزاران جان عاشق هر نفس | باد ایثار رخ زیبای تو | |
از دل من جوی خون بالا گرفت | تا بدیدم قامت و بالای تو | |
نیست یک ذره تو را پروای خویش | زان شدم یکباره ناپروای تو | |
دست گیر آخر مرا از بی دلی | غرقه گشتم در بن دریای تو | |
با تو میباید به کام دل مرا | تا بگویم قصهی سودای تو | |
قصهی عطار چون از سر گذشت | عرضه خواهد داشتن بر رای تو |