سنایی غزنوی (غزلیات)/من کیم کاندیشهی تو هم نفس باشد مرا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (من کیم کاندیشهی تو هم نفس باشد مرا) از سنایی غزنوی |
' |
من کیم کاندیشهی تو هم نفس باشد مرا | یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا | |
گر بود شایستهی غم خوردن تو جان من | این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا | |
گر نه عشقت سایهی من شد چرا هر گه که من | روی بر تابم ازو پویان ز پس باشد مرا | |
هرنفس کانرا بیاد روزگار تو زنم | جملهی عالم طفیل آن نفس باشد مرا | |
هز رمان ز امید وصل تو دل خود خوش کنم | باز گویم نه چه جای این هوس باشد مرا | |
چون خیال خاکپایت مینبیند چشم من | بر وصال تو چگونه دست رس باشد مرا |