سنایی غزنوی (غزلیات)/ما عاشق همت بلندیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (ما عاشق همت بلندیم) از سنایی غزنوی |
' |
ما عاشق همت بلندیم | دل در خود و در جهان چه بندیم | |
آن به که یکی قلندری وار | میگیریم ار چه دانشمندیم | |
از بهر پسر به سر بیاییم | وز بهر جگر جگر برندیم | |
ار هیچ شکار حاجت آید | خود را به دو دست ما کمندیم | |
با یک دو سه جام به که خود را | زنار چهار کرد بندیم | |
خود را به دو باده وارهانیم | چون زیر هزار گونه بندیم | |
ای یار ز چشم بد چه ترسی | بر آتش می چو ما سپندیم | |
چندان بخوریم می که از خود | آگه نشویم زان که چندیم |