سنایی غزنوی (غزلیات)/ای دیدن تو حیات جانم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (ای دیدن تو حیات جانم) از سنایی غزنوی |
' |
ای دیدن تو حیات جانم | نادیدنت آفت روانم | |
دل سوختهای به آتش عشق | بفروز به نور وصل جانم | |
بیعشق وصال تو نباشد | جز نام ز عیش بر زبانم | |
اکنون که دلم ربودی از من | بی روی تو بود چون توانم | |
دردیست مرا درین دل از عشق | درمانش جز از تو می ندانم | |
بر بوی تو ز آرزوی رویت | همواره به کوی تو دوانم | |
تا گوش همی شنید نامت | جز نام تو نیست بر زبانم | |
تا لاله شدت حجاب لولو | لولوست همیشه بر رخانم | |
گلنای بهی شدم ز تیمار | وین اشک به رنگ ناردانم | |
شد خال رخ تو ای نگارین | شور دل و نور دیدگانم | |
ای عشق تو بر دلم خداوند | من بندهی عشق جاودانم | |
وصف تو شدست ماهرویا | از وهم برون و از گمانم | |
پیش آی بتا و باده پیش آر | بنشان بر خویش یک زمانم | |
از دست تو گر چشم شرابی | تا حشر چو خضر زنده مانم |