انوری (مقطعات)/از خواص سخای مجد کرم
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۰ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (از خواص سخای مجد کرم) از انوری |
' |
از خواص سخای مجد کرم | که همه دین و دانش و دادست | |
آنکه گردون در انتظام امور | تا که شاگرد اوست استادست | |
آنکه تا بنده میخرد جودش | در جهان سرو و سوسن آزادست | |
آنکه با اشتمال انصافش | ایمنی را کمینه بنیادست | |
سال و ماه از تواتر کرمش | کان و دریا ازو به فریادست | |
معجزی بین که غور اشکالش | نه به پای توهم افتادست | |
گوییا لا اله الا الله | از خواص پیمبری زادست | |
واندرین روزها مگر کرمش | حاجتم را زبان همی دادست | |
که ندانی خبر همی داری | که ز بختت چه کار بگشادست | |
غایت مهر خواجه بردادن | مهر زر از پی تو بنهادست | |
طلبم چون نکرد آن تعجیل | که در اخلاق آدمی زادست | |
رغبت همتش که رتبت او | از ورای خراب و آبادست | |
خواجهای را که خازن او اوست | معطی کافتاب ازو رادست | |
کیست آن کس عطارد فلکی | که بدو جان آسمان شادست | |
دوش وقت سحر بدان معنی | که مرا زانچه گفتهام یادست | |
نابیوسان ز بخت و طالع من | به تقاضای آن فرستادست | |
آفرین باد بر چنین معطی | کافرینش به نزد او بادست |