انوری (مقطعات)/هر جمال و شرف که دارد ملک
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۷ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (هر جمال و شرف که دارد ملک) از انوری |
' |
هر جمال و شرف که دارد ملک | از جمال و جلال اشرافست | |
خواجه منصور عامر آنکه کفش | از عطا یادگار اسلافست | |
دخل مدحش ز شرق تا غربست | خرج جودش ز قاف تا قافست | |
رسمش اندر زمانه تصنیف است | واندرو از بزرگی انصافست | |
ای هنرمند مهتری که خرد | با هنرهای تو ز اجلافست | |
شکر شکر تو در افواهست | سمر رسم تو در اطرافست | |
تیر در حضرت تو مستوفی | زهره در مجلس تو دفافست | |
گرچه از غایت فصاحت و ذهن | همه دیوان شعرم اوصافست | |
وصف احسان تو چو من نکند | هرکه اندر زمانه وصافست | |
نیستی مسرف و ز غایت جود | خلق را در تو ظن اسرافست | |
بده ای خواجه کز پی بذلت | خاک بزاز و کوه صرافست | |
تا اثیر از هوا لطیفترست | تا هوا چون اثیر شفافست | |
باد صافیتر از هوای اثیر | دلت از غم که از حسد صافست |