انوری (مقطعات)/خسروا گوهر ثنای ترا
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۷ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (خسروا گوهر ثنای ترا) از انوری |
' |
خسروا گوهر ثنای ترا | جز به الماس عقل نتوان سفت | |
دی چو خورشید در حجاب غروب | روی از شرم رای تو بنهفت | |
بیتی از گفته باز میگفتم | رای عالی بر امتحان آشفت | |
گردی ار عقل داشت صحن دماغ | جان به جاروب هیبت تو برفت | |
نطقم اندر حجاب شرم بماند | خرم اندر خلاف عجز بخفت | |
حیرتم بر بدیهه خار نهاد | تا به باغ بدیهه گل نشکفت | |
عذر مستی مگیر و بیخردی | آشکارست این سخن نه نهفت | |
خود تو انصاف من بده چو منی | چون تویی را ثنا تواند گفت؟ | |
عقل الحق از آن شریفترست | که شود با دماغ مستان جفت |