انوری (مقطعات)/هر که تواند که فرشته شود
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۴۳ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (هر که تواند که فرشته شود) از انوری |
' |
هر که تواند که فرشته شود | خیره چرا باشد دیو و ستور | |
تا نکنی ای پسر ناخلف | ملک پدر در سر شیرین و شور | |
چیست جهان قعر تنور اثیر | خود چه تفرج بود اندر تنور | |
جان که دلش سیر نگردد زتن | مرغ و قفص نیست که مرده است و گور | |
خشم چو دندان بزند همچو مار | حرص چو دانه بکشد همچو مور | |
طیره توان داد ملک را به قدر | سخره توان کرد فلک را به زور | |
چشمهی خورشید شو از اعتدال | تا برهی از قصب و از سمور | |
خاک به شهوت مسپر چون سپهر | تا نه زنت غتفره گیرد نه پور | |
بو که گریبانت بگیرد خرد | خود که گرفتست گریبان عور | |
گیر که گیتی همه چنگست و نای | گیر که گردون همه ماهست و هور | |
طبع ترا زانچه که گوشیست کر | نفس ترا زانچه که چشمیست کور |