سخنرانی علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در نشست سالانه بنیاد اسپن ۱۲ تیر ماه ۱۳۵۴
سفر علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به ایالات متحده آمریکا برای شرکت در نشست سالانه بنیاد اسپن ۲۱-۸ تیر ماه ۱۳۵۴ | درگاه شهبانو فرح پهلوی | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
در پیشگاه علیاحضرت شهبانو، اجلاس هیأت امنای مؤسسه آسپن برای مطالعات انسانی روز پنجشنبه در کلورادو گشایش یافت. در آغاز این آیین که گروهی از شخصیتهای بلندپایه فرهنگی و علمی ایالات متحده آمریکا نیز حضور داشتند، علیاحضرت شهبانو سخنانی ایراد فرمودند: [۱]
اجازه میخواهم بگویم از اینکه امروز خود را در میان جمعی از بلندپایان که به مناسبت اجلاس هیأت امنای انستیتو آسپن برای مطالعات انسانی گرد هم جمع شدهاند میبینیم بیاندازه خوشحالم. انستیتوی شما در حالیکه در یک سطح بینالمللی گسترش مییابد، به عنوان یکی از مراکز عالی افکار معاصر مورد نظر قرار گرفته است. بشریت هرگز در میان چنین فراگرد کاملی از دگرگونیهای چون امروز به برداشتهای چند رشتهای و خلاقه نیاز داشته است حجم و تنوع فعالیتهایتان این توان را به شما میدهد تا در پرداختن رهنمونهایی که میتواند به دنیا در چیره شدن بر آنچه برخی بحران تمدنش میخوانند کمک کند و اقدام لازم بعمل آورد. بیش از ربع قرن است که بیشتر مباحث سمینارهای مربوط به بررسی مسائل انسانی انستیتوی آسپن را افکار پایدار تمدنهای غرب تشکیل میدهد . من از گامهای بنلدی که در خلال پنج سال گذشته برای بینالمللی کردن سازمان اداره کننده مکان فعالیتها و محتوای برنامه آن مؤسسه برداشته شده است آگاه شدهام. همه ما از اندیشه پیگیر انستیتو در سرعت بخشیدن و عمیق کردن این فراگرد بینالمللی و بویژه در بر گرفتن افکار جهان سوم خاورمیانه و آسیا استقبال میکنم. نقش یک چنین مؤسسه خصوصی بینالمللی که رهبران جوانتر و تثبیت شدهتر از تمام بخشهای جامعه را در بر میگیرد، بویژه در رویارویی با چالشهای همه افراد انسانی در سرتاسر جهان ما، اهمیت دارد.
نابرابریها- از این گذشته این حقیقت که شرکت کنندگان در اجلاس آسپن نماینده هر قسمت از کره زمین هستند گواهی بر ماهیت و خصلت ویژه دگرگونیهای جاری جهان ما است. به بیان دیگر، اتکاء متقابل فزاینده ملتها که نیازمند همکاری هر چه نزدیکتر همه ما است، با این همه نابرابریهای بیشمار ملی و بینالمللی که جهان ما را در بر گرفته است نه تنها ادامه دارد بلکه، افزایش مییابد. نابرابری میان شهر و روستا، میان ثروتمندان و تهیدستان، میان مرد و زن و میان نسل جوان و نسل پیر، در سطح بینالمللی شکاف رو به افزایشی که کشورهای صنعتی را از ممالک در حال رشد جدا میکند خطرناکترین پدیده دوران است و این شکاف باید از راه خلق یک نظام بینالمللی تازه که بر عدالت، برابری و انصاف استوار باشد از میان برداشته شود. چندی پیش فرصتی یافتم تا در دانشگاه جوج تاون درباره این مسائل سخن بگویم. امروز مایلم پیرامون شکاف بزرگ دیگری که جهان تکنولوژی را از میراث معنوی تمدن جدا میکند صحبت کنم. چنین مینماید که دستآوردهای مادی عصر ما به بهای نابودی تدریجی میراث فرهنگی که جمعآوری آن قرنها تلاش را در پی دارد تمام شده است. گسترش ارتباطات و گرایش همگانی به سوی یکسانی نحوه زندگی ظاهراً متنوع فرهنگی را که سرچشمه خلاقیت و پیشرفت است، به خطر افکنده است. ما که با سرعت صوت مسافرت میکنیم و به سرعت نور با یکدیگر ارتباط برقرار میسازیم وارد دورهای از مبادلات فرهنگی و نفوذ متقابل فرهنگی شدهایم که جلوههای آن از آنچه که آرتور کوستلر آن را معماری همشکل خوانده تا بسیاری مسائل مشترک دیگر که شهرهای بزرگ در سر تا سر جهان رویاروی آن هستند فرق میکند. از سوی دیگر همراه با انباشته شدن عظیم دانش مدرن بلوکهای منزوی دانش تخصصی پدیدار میشود که غالب اوقات نمیتواند از یک اصل به اصل دیگر رخنه کند. نابرابری دیگر پرتگاهی است که تودهها را از یک گروه کوچکتر متخصصان جدا میکند. این امر از این واقعیت مایه میگیرد که اکتشافهای دانش معاصر به آسانی با زبان روزمره بیان نمیشود. همانطور که آروین شرودینگر گفت، هنگامی که اکتشافهای تازه علمی به زبانی روشن بیان شود، انسان با اظهار نظرهایی روبرو میشود که پوچی آن از فهم دایره مستطیل شکل کمتر و از شیرهای بالدار بیشتر است. واضح است اگر جدایی میان بیان علمی و شناخت تودهها ادامه یابد وضع بشر به نحو فزایندهای نامطمئنتر خواهد شد. سرانجام و شاید بالاتر از تمامی مخاطرات، مسئله محیط زیست باشد که به رعایت از طریق هجوم یک تکنولوژی لجام گسیخته که چشمانداز هدف غایی پیشرفت، یعنی انسان و رفاه بشریت را از دست داده است، رو به نابودی میرود. خوشبینان خواهند گفت که برای چندین دهه ما شاهد صعود انسان به فضا و تسلط ماده بوسیله روح بودهایم. با این همه بی آنکه انسان بدبین باشد ممکن است از حماقت یک رشد پر هرج و مرج مادی که قوانین طبیعت را نقض میکند در حالیکه وانمود میکند آنها را محترم بشمارد در حیرت فرو رود.
اصلاح آثار زیان آور- آیا انسان باید تحت شرایط حاضر همانطور که پارهای گفتهاند، تسریع پیشرفتهای تکنولوژی را محکوم کند یا حتی باید مدتی پژوهشهای علمی را تعطیل کند، من به این کار اعتقادی ندارم، زیرا اکتشافهای علمی زاینده آفرینش بشریت است و بنا براین نمیتوان آن را مسئول دانست. باور من این است که علت اصلی سرگشتگی کنونی انسان را باید در جای دیگر جست. نژاد بشری امروز در معرض تجاوز قدرتهای لجامگسیخته دستاوردهای خود او قرار دارد. چیزهایی که به پیآمدها و وسایل تصحیح آنها نابینا هستند. بنابرین، اگر ما خواهان جلوگیری از بروز یک فاجعه برای نسلهای آینده باشیم با وظیفه مهمی رویاروی هستیم. آن وظیفه چیزی جز اصلاح آثار زیانآور تکنولوژی و در عین حال بازگرداندن موازنه میان دانشمندان و مردم عادی نیست. ما باید به اجرای یک برنامه عظیم آموزشی همت گماریم. مسلماً انسان نمیتواند انتظار داشته باشد که همه کس بر تمامی رشتههای علمی مسلط شود، اما باید آنها دست کم و هر آن، یعنی روح علمی و روشی را که مشخص کننده آن است درک کند. قدرت نامحدود دانش مدرن انتخاب میکند که تعریفی دوباره از مسئولیت علمی بعمل آوریم. پیشرفت غیر قابل پیشبینی دانش باید به حق اساسی هر فرد برای آگاه شدن تطبیق داشته باشد. فواید دانش و تکنولوژی باید در دسترس همه کشورها اعم از فقیر و غنی قرار بگیرد. به عبارت دیگر، تمام مناسبات دانش و جامعه چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی اشتغال فکری زمان ما است. بیتردید ما با مسائل حاد دیگری که در آغاز سخن به پارهای از آنها اشاره کردم، روبرو هستیم. اما مسئلهای که به علت در بر گرفتن اولین عامل پیشرفت که نیازمند بالاترین اولویتها است، چیزی جز پیشرفت علمی و تکنولوژی نیست. تا کنون جوامع بشری به رشد مادی اولویت دادهاند. بی شک این امر مهم است بویژه در مناطقی که آهنگ پیشرفت در دو قرن گذشته کُند بوده است. اما بُعد کیفی پیشرفت نیز به همان اندازه اهمیت اساسی دارد. اگر ما تنها به دست یافتن به هدفهای کمی قانع شویم، اشتباهی جبرانناپذیر مرتکب شدهایم. بیش از هر زمان دیگر مفهوم سعادت ناخالص ملی باید در کنار مفهوم تولید ناخالص ملی قرار گیرد. در چهارچوب این مفهوم لازم است درباره نقش فرهنگ و دخالت هنرمندان خلاق در فراگرد برنامهریزی همهجانبه هوشیار باشیم. بنابراین، مسئلهای که رویاروی ما قرار دارد آن است که چگونه کامپیوتر را با خواستهای معنوی که شالوده ماهیت زندگی انسانی را تشکیل میدهد آشتی دهیم. چگونه منابع دانش و تکنولوژی را بدون آنکه بشریت از میراث انسانی خود محروم شود مهار کنیم. این مبارزهای است که ما با آن رویاروی هستیم و باید به آن فائق آییم. در چنین موقعیتی است که مباحثات مؤسسهای مانند انستیتوی آسپن اهمیت حیاتی پیدا میکند. آنچه که تاکنون شما در این زمینه انجام دادهاید به ما اجازه میدهد با خوشبینی به آینده نگاه کنیم، به این واقعیت که چنین اقدامی میبایست از بلندیهای زیبای آسپن در ایالات متحده آمریکا سرچشمه گرفته باشد، کاملاً قابل درک است.
هجوم به سوی آینده- در کنکاش برای یافتن راه حل، خِرَد هزاران سال تمدن اهمیت اساسی خواهد داشت زیرا ما در هجوم به سوی آینده باید ارزشهای پایدار گذشته را با خود همراه ببریم. باید آوردهای تمدنهای گذشته را در تمدن خود مستحیل کنیم. با چنین برداشتی است که ما در انتظار دیدار شما در ایران در سپتامبر آینده هستیم. امیدواریم که تلاشهای آینده ما نقطه عطفی دیگر در جستجو برای همکاری باشد که بدون این همکاری در جهانی که اتکاء متقابل کامل بر آن حکمفرما است هیچ اقدام مهمی میسر نخواهد بود.