دیوان شمس/گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف) از مولوی |
' |
گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف | کز ترش رویی همیرنجد دلارام ظریف | |
گر همی انکار خود پنهان کنی بر روی تو | مینماید دشمنیها بر رخ تو لیف لیف | |
روز گردک بر رخ داماد میباشد نشان | از جمال او که نامش کرد رومی نیف نیف | |
چون خداوند شمس دین چوگان زند یارش کجاست | ور بر اسب فضل بنشیند کجا دارد ردیف | |
خوان و بزم هر دو عالم نزد بزم شمس دین | چون یکی کاسه پرآش و بر سر او یک رغیف | |
وان رغیف و آش و کاسه صدقه تبریز دان | از کمال و حرمت شهر شهنشاه شریف |