مثنوی معنوی/قصهی سوال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی صلیالله علیه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر اول مثنوی (قصهی سوال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی صلیالله علیه) از مولوی |
' |
غیب را ابری و آبی دیگرست | آسمان و آفتابی دیگرست | |
ناید آن الا که بر خاصان پدید | باقیان فی لبس من خلق جدید | |
هست باران از پی پروردگی | هست باران از پی پژمردگی | |
نفع باران بهاران بوالعجب | باغ را باران پاییزی چو تب | |
آن بهاری نازپروردش کند | وین خزانی ناخوش و زردش کند | |
همچنین سرما و باد و آفتاب | بر تفاوت دان و سررشته بیاب | |
همچنین در غیب انواعست این | در زیان و سود و در ربح و غبین | |
این دم ابدال باشد زان بهار | در دل و جان روید از وی سبزهزار | |
فعل باران بهاری با درخت | آید از انفاسشان در نیکبخت | |
گر درخت خشک باشد در مکان | عیب آن از باد جانافزا مدان | |
باد کار خویش کرد و بر وزید | آنک جانی داشت بر جانش گزید |